ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊ ܥܼܢ̣ߊ ܝ ܨ

ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊ‌ܥܼܢ̣ߊ‌ܝ‌ܨ
Part29
𝒟𝒾𝒶𝓃𝒶
منم میخوامش
عطر تنشو
رد کبودی رو گردنم ولی نمیشه
لباش رو لبام ولی نه خر نشو دیانا
میخواد بازیت بده
چیکار کردی با من اقای کاشی
ارسلان: در ظمن تو کلا مال منی چون از من توت رفته
چرا زهرا زنگ نزد کو پناه
«مکالمه زهرا دیا»
-الو زهرا
+جانم خانم
-پناه پیش توئه
+خانم پناه رفت اردو شما خودتون گفتین
-چند روزه
+یک هفته
-باشه بای
«پایان مکالمه»
-چرا نذاشتی هیچ کس بفهمه
ارسلان: چیو
-خر نکن منو
ارسلان: خب به تو انگ هرزه بودنو مینداختن منم ابروم میرفت
-اهان یعنی الان هرزه نیستم
ارسلان: زن من شی نه چرا هرزه
-الان هرزه بشم بهتره از توئه که بات ازدواج کنم
گوشیشو اورد جلو فیلم گذاشت نشونم داد