🍃🍂🍁🍂🍂🍁🍁🍂🍃
بچه که بودم پاییز رو دوست نداشتم ... آسمون ابری رو دوست نداشتم ...
شبهای طولانی رو دوست نداشتم ...
از باد و بارون خوشم نمیومد...
دلم می خواست آسمون همیشه آبی باشه بدون حتا یه تیکه ابر ... هوا گرم باشه و روز طولانی ... دلم می خواست دور و برم شلوغ باشه و پر سر و صدا ...
اما الان
واسه رسیدن پاییز لحظه شماری می کنم ... عاشق آسمون ابری و بارونی ام ... غروبای خنک و سرد پاییز رو دوست دارم ... و هیچی اندازه ی تنهایی و خوندن یه کتاب که دوسش دارم تو دل شب آرومم نمی کنه ...
من منتظر پاییزم 🍁🍂🍃... شما چطور؟
🍃🍂🍁🍂🍂🍁🍁🍂🍃
شبهای طولانی رو دوست نداشتم ...
از باد و بارون خوشم نمیومد...
دلم می خواست آسمون همیشه آبی باشه بدون حتا یه تیکه ابر ... هوا گرم باشه و روز طولانی ... دلم می خواست دور و برم شلوغ باشه و پر سر و صدا ...
اما الان
واسه رسیدن پاییز لحظه شماری می کنم ... عاشق آسمون ابری و بارونی ام ... غروبای خنک و سرد پاییز رو دوست دارم ... و هیچی اندازه ی تنهایی و خوندن یه کتاب که دوسش دارم تو دل شب آرومم نمی کنه ...
من منتظر پاییزم 🍁🍂🍃... شما چطور؟
🍃🍂🍁🍂🍂🍁🍁🍂🍃
۱۳.۶k
۲۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.