حققققق من همیشه تو اکیپ های سه نفره کمبود محبت داشتم و بگ
حققققق من همیشه تو اکیپ های سه نفره کمبود محبت داشتم و بگم که من هیچ دوستی ندارم من* فکر* می کردم یه دوست صمیمی دارم ولی وقتی ازش سوال می پرسیدم که چه رنگ حیوون غذا....
دوست دارم همش یا اشتباه بود یا بلد نبود ولی همه چیز اون یکی دوسته .مهسا. همچی میدونست . اوکی ولش کن
وقتی میرفتیم مدرسه بهم هی فحش می داد نه از لحاظ دوستی از لحاظ واقعی وقتی فحش میداد می‌خندید فکر می‌کرد من خوشم میاد که بهم فحش بدیم آره من دوست دارم که چون دوستیم فحش بدیم ولی اون از یه لحاظ دیگه اینو میدونست بعد یه مدت با یه دختره به اسم .دلسا. آشنا شد و بهش اهمیت می داد بعد میونش با من بهم خورد و باهم قهر کردیم بنظر من دوستا نباید قهر کنن یا به جز دوست اصلا برای من قهر بودن سوسول بازی و بچه بازیه بعد از دور که نگاهش می کردم حسودیم میشد چون .دلسا .رو بغل بوس عشق ومحبت بهش می کرد و اما یاد این می‌افتادم که هی منو بدون شوخی میزد و واقعا از دستش خسته میشدم و بهش می گفتم ولی مث یابو نمی فهمید ولی واس دلسا خانوم خدا بود و وقتی با دلسا دوست شده بود فاز تغییر کرده بود مث یسگل گداها و وقتی که باهاش قهر بودم هرچی که بهش درمورد اینکه از دلسا بدم میاد واین چیزا رفت به دلسا گفت وتمام راز هامو گفت. من از بچگی یه دوست خوب نداشتم و بگم که آدم باید با یه آدم واقعی دوست شه وبگم که الان که میبینمش دیگه مث قدیم بستی نیستیم و من به هیچکس اعتمادی دیگه ندارم همه با اون .آیلین بود اسمش.موزی دوستن ولی با من نه ....از من نصیحت هرچیزی رو به هرکسی نگید .
واسه تولدم یه دست بند کثیف که واسه دوستیه خودش درست کرده بود و بهم داد اونم ۳ روز بعد از تولدم و هی به روم می‌آورد که پارسال تو برام کادو نخریدی با اینکه ما پارسال حتی تولد همم نمی دونستیم و من شاید تولدش رو امسال حفظ کردم اما اون حتی نمی دونه من چه ماهیم .اسفند. و بگم که امسال واسه تولد مامانش که ما گلدون گرفتیم و واسه آیلین دفتر بزرگ کیوت بادوتا خودکار وبگم آیلین از اون آدم دروغگو های عقده ایی که هیچی نداره و الکی میگه دارم ونداره که هی پز میده من کمیک یا همون مانگا خوانواده جاسوس خریده بودم بهش نشون دادم حتی یه مبارکم نگفت ولی هروقت اون دست کشم می‌آورد مدرسه که پزشو بده و ماباید بگیم مبارک باشه چون اون ناراحت میشه خانوم خاص😪و یه دختره به نام سارای مانگا ۲ خانواده جاسوس آورده بود که بفروشه صد تومن بعد روش شیر کاکائو ریخته بود آیلین خیلی خره ولی به زمانش بلد میشه و اما اون موقع خر بود وبه قیمت صد تومن خرید و اما وقتی من مانگا خریده بودم گفت پکشو داره بعد وقتی بهش گفتم تو مگه نگفتی پکشو داره و دروغش برملا شد این همه نوشتم و تو خوندی یه لایک و کامنتی بزار لطفا ویه سر به پیج بزن
دوست دارم همش یا اشتباه بود یا بلد نبود ولی همه چیز اون یکی دوسته .مهسا. همچی میدونست . اوکی ولش کن
وقتی میرفتیم مدرسه بهم هی فحش می داد نه از لحاظ دوستی از لحاظ واقعی وقتی فحش میداد می‌خندید فکر می‌کرد من خوشم میاد که بهم فحش بدیم آره من دوست دارم که چون دوستیم فحش بدیم ولی اون از یه لحاظ دیگه اینو میدونست بعد یه مدت با یه دختره به اسم .دلسا. آشنا شد و بهش اهمیت می داد بعد میونش با من بهم خورد و باهم قهر کردیم بنظر من دوستا نباید قهر کنن یا به جز دوست اصلا برای من قهر بودن سوسول بازی و بچه بازیه بعد از دور که نگاهش می کردم حسودیم میشد چون .دلسا .رو بغل بوس عشق ومحبت بهش می کرد و اما یاد این می‌افتادم که هی منو بدون شوخی میزد و واقعا از دستش خسته میشدم و بهش می گفتم ولی مث یابو نمی فهمید ولی واس دلسا خانوم خدا بود و وقتی با دلسا دوست شده بود فاز تغییر کرده بود مث یسگل گداها و وقتی که باهاش قهر بودم هرچی که بهش درمورد اینکه از دلسا بدم میاد واین چیزا رفت به دلسا گفت وتمام راز هامو گفت. من از بچگی یه دوست خوب نداشتم و بگم که آدم باید با یه آدم واقعی دوست شه وبگم که الان که میبینمش دیگه مث قدیم بستی نیستیم و من به هیچکس اعتمادی دیگه ندارم همه با اون .آیلین بود اسمش.موزی دوستن ولی با من نه ....از من نصیحت هرچیزی رو به هرکسی نگید .
واسه تولدم یه دست بند کثیف که واسه دوستیه خودش درست کرده بود و بهم داد اونم ۳ روز بعد از تولدم و هی به روم می‌آورد که پارسال تو برام کادو نخریدی با اینکه ما پارسال حتی تولد همم نمی دونستیم و من شاید تولدش رو امسال حفظ کردم اما اون حتی نمی دونه من چه ماهیم .اسفند. و بگم که امسال واسه تولد مامانش که ما گلدون گرفتیم و واسه آیلین دفتر بزرگ کیوت بادوتا خودکار وبگم آیلین از اون آدم دروغگو های عقده ایی که هیچی نداره و الکی میگه دارم ونداره که هی پز میده من کمیک یا همون مانگا خوانواده جاسوس خریده بودم بهش نشون دادم حتی یه مبارکم نگفت ولی هروقت اون دست کشم می‌آورد مدرسه که پزشو بده و ماباید بگیم مبارک باشه چون اون ناراحت میشه خانوم خاص😪و یه دختره به نام سارای مانگا ۲ خانواده جاسوس آورده بود که بفروشه صد تومن بعد روش شیر کاکائو ریخته بود آیلین خیلی خره ولی به زمانش بلد میشه و اما اون موقع خر بود وبه قیمت صد تومن خرید و اما وقتی من مانگا خریده بودم گفت پکشو داره بعد وقتی بهش گفتم تو مگه نگفتی پکشو داره و دروغش برملا شد این همه نوشتم و تو خوندی یه لایک و کامنتی بزار لطفا ویه سر به پیج بزن
۷.۹k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.