میان نگاه هم...
#میان‌نگاه‌هم...
میان کلمات چگونه می شود تورا وصف کرد
برای دلم
کنار ساحل مواج با پاهای برهنه افکارم راه می رود
آتشی هم روشن
اما گرمای علاقه ام بیش از آن
نسیمی آرام اشکهای شوقم را نوازش میکند
اینها را کلک خیال انگیزی میکشد
دلم قنج رفت برای راه رفتن کنار هم
کنار ساحل نگاهمان میان هم تماشاییست
نگاهمان برای هم مال هم
با رایحه ی اسمانتوس چه کنم
هنوز هم رز ژولیت را برای نگاه مهربانت
پر پر میکنم
تصویر ساز خیالم تو را نمی تواند وصف کند
برای دلم
اما نمی‌دانم چرا دلم قنج می رود
نعنا نعنا ریحان ریحان قدمهایت را...
هنوز هم دلی پر از شعور برای لحظه ای
ندیدنت
میان سرم درد میگیرد...
☆☆☆
#یا‌هیچکس‌یاتو...
غمی تلخ پرده بر دیوار دلم کشیده است
تونیستی و جهان سمفونی رنج را برایم می نوازد
پاییز رنج قشنگی بود که سالها در کنارش سوختم وساختم
ولی حالا ناتوان تر از آنم که در نبودت پاییز را زندگی کنم
کوچه های این شهر چون قفسی بی حصار، تمام من را احاطه کرده است
از جهانم دوری و از جهانت بی خبرم
میان اینهمه همهمه دلم دل شوره بی خبری هاست
چه ساختیم...؟
رویایی در مسیر سیل و طوفان...
هنوز زنده اما بی شوق وشور،گرچه می خندم اما پر بغض و آه و کاش و...
کجای قصه ما آسمان باریدن گرفت ؟
تا چشم گشودم همه جا ویرانه ای بود و من بی تو اینجا در عزای نبودنت از سیاهی شب جامه ای بافتم برای روزهای پس از تو
رنج دوری تو را به بودن در کنار دیگری ترجیح می دهم
من به ساز بی صدای روزگار نمی رقصم
تورا تنها تورا می طلبم
تو ساز خوش آواز قصه ها وغصه های منی
من تو را دیوانه وار چشم انتظار
همان که گفتم،یا هیچکس یا خود تو
پ ♡ ن
هیچ‌چیز در این جهان
به ظرافت عطر موی تو نمی‌رسد
این را بادی
زیر گوشم گفت
و برای همیشه رفت
#هرمزگان‌زیبا
#بندرعباس
#ابراهیم‌منصفی_رامی‌جنوب
#ویسگون
#چوکِ‌بندر
میان کلمات چگونه می شود تورا وصف کرد
برای دلم
کنار ساحل مواج با پاهای برهنه افکارم راه می رود
آتشی هم روشن
اما گرمای علاقه ام بیش از آن
نسیمی آرام اشکهای شوقم را نوازش میکند
اینها را کلک خیال انگیزی میکشد
دلم قنج رفت برای راه رفتن کنار هم
کنار ساحل نگاهمان میان هم تماشاییست
نگاهمان برای هم مال هم
با رایحه ی اسمانتوس چه کنم
هنوز هم رز ژولیت را برای نگاه مهربانت
پر پر میکنم
تصویر ساز خیالم تو را نمی تواند وصف کند
برای دلم
اما نمی‌دانم چرا دلم قنج می رود
نعنا نعنا ریحان ریحان قدمهایت را...
هنوز هم دلی پر از شعور برای لحظه ای
ندیدنت
میان سرم درد میگیرد...
☆☆☆
#یا‌هیچکس‌یاتو...
غمی تلخ پرده بر دیوار دلم کشیده است
تونیستی و جهان سمفونی رنج را برایم می نوازد
پاییز رنج قشنگی بود که سالها در کنارش سوختم وساختم
ولی حالا ناتوان تر از آنم که در نبودت پاییز را زندگی کنم
کوچه های این شهر چون قفسی بی حصار، تمام من را احاطه کرده است
از جهانم دوری و از جهانت بی خبرم
میان اینهمه همهمه دلم دل شوره بی خبری هاست
چه ساختیم...؟
رویایی در مسیر سیل و طوفان...
هنوز زنده اما بی شوق وشور،گرچه می خندم اما پر بغض و آه و کاش و...
کجای قصه ما آسمان باریدن گرفت ؟
تا چشم گشودم همه جا ویرانه ای بود و من بی تو اینجا در عزای نبودنت از سیاهی شب جامه ای بافتم برای روزهای پس از تو
رنج دوری تو را به بودن در کنار دیگری ترجیح می دهم
من به ساز بی صدای روزگار نمی رقصم
تورا تنها تورا می طلبم
تو ساز خوش آواز قصه ها وغصه های منی
من تو را دیوانه وار چشم انتظار
همان که گفتم،یا هیچکس یا خود تو
پ ♡ ن
هیچ‌چیز در این جهان
به ظرافت عطر موی تو نمی‌رسد
این را بادی
زیر گوشم گفت
و برای همیشه رفت
#هرمزگان‌زیبا
#بندرعباس
#ابراهیم‌منصفی_رامی‌جنوب
#ویسگون
#چوکِ‌بندر
۲.۴k
۱۱ دی ۱۴۰۳
