دیر گاهیست که من آمدنت منتظرم
دیر گاهیست که من آمدنت منتظرم
مثل یک شاخه ی بید
در خزانی که تو اش ساخته ای
همه خشکید تنم
و سپس
ریخته شد برگ و برم
با تو گفتم که چرا؟ با که؟ کجا؟
چیست در من که چنین میدهد آزار تو را؟
ای سرا پا همه خوبی
گوش کن
گوش کن ناله ام از بیخ گلو نیست ولی
عشق چیزیست که من بی تو نیاموخته ام
گر چه در شهر شما
خنده دار است کسی
همچنان عاشق چشمی شود اما به خدا
من سرا پا همه ذرات تنم
لحظه ای نیست که یادت نکند
لحظه هایم همه ارزانی تو ...
@._Marsaw_. 💕
مثل یک شاخه ی بید
در خزانی که تو اش ساخته ای
همه خشکید تنم
و سپس
ریخته شد برگ و برم
با تو گفتم که چرا؟ با که؟ کجا؟
چیست در من که چنین میدهد آزار تو را؟
ای سرا پا همه خوبی
گوش کن
گوش کن ناله ام از بیخ گلو نیست ولی
عشق چیزیست که من بی تو نیاموخته ام
گر چه در شهر شما
خنده دار است کسی
همچنان عاشق چشمی شود اما به خدا
من سرا پا همه ذرات تنم
لحظه ای نیست که یادت نکند
لحظه هایم همه ارزانی تو ...
@._Marsaw_. 💕
۴۴۳
۲۳ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.