شعر عاشقی
#شعر_عاشقی
پارت١٠
~دختر زبون تو هم مثل بابات نیش داره
+نمیخوام دیگ چیزی بگم ولی همون کسی ک میگی بابات ی روزی پسر خودت بوده نگاه ب زبون تند و تیز خودت کردی؟
تلفنو قطع کردم و رو مبل نشستم و زدم زیر گریه هق هق میکردم
همه سکوت کرده بودن انگاری احسانم مخالفتی با گریه الانم نداشت
ی ربعی گریم تموم شده بود و خونه سکوت بود
مامانم گفت
*دیگ اقا احسان شما نیاید برای کلاسای جانا
-اتفاقا صحبتشو کردیم با جانا خانم الان جانا خانم راضی ب درس خوند
*راضی هست اما باید زود تر راضی میشد من نمیتونم پول کلاساشو جور کنم باید از امروز دور کلاس گیتار و پیانو و ویالون و خط بکشع
-میگم ک با دخترتون صحبت کردم من پولی نمیگیرم تا وقتی ک شرایطتون درست بشه
*شرایط ما هیچ وقت شاید درست نشه
-ایشالا ک درست میشه اما نتونستین هم مشکلی نیس
لبخندی زد و ادامه داد
- هر موقع ک جانا خانم کارمند شدن پول مارو میدن
*اخه اینجوری ک
-میشه دیگ نگران نباشین؟!؟
*واقعانمیدونم چجوری تشکر کنم ازتون
-نیازی ب تشکر نیس
مامانم اشکشو پاک کرد و رو ب من گفت
*پس جانا توروخدا جوری بخون ک کنکور قبول شی مادر
+چشم
*جانا من میرم کارتن میگیرم وسایل خودمونو کارتن بزن جمع کن ....چیزی نمونده ک مارو بندازن بیرون از این خونه بعد میرم دنبال اجاره ی خونه نقلی ببینم میتونم با پس اندازم خونه بگیرم
گفتم
+چقدر داری؟
*باید دنبال ی خونه بگردم ک حداقل ١٠میلیون پیش بگیره ماهی ۴٠٠اجاره ....
احسان گفت
-ی دقیقه نرین
گوشیشو گرفت و از ما دور شد خیلی اروم حرف میزد صداشو نمیشنیدم
بعد ده دقیقه اومد و گفت
-خب خونتونم جور شد فقط برید کارتن بگیرین برای اینک وسایل جمع کنین
مامانم گفت
*از کجا ؟چقدره ؟
-من مامانم چند سالی بود ک خواهرم با شوهرش خونه ما زندگی میکردن شوهرش ورشکست شده بود ی اتاق بزرگ برای خواهرم و دامادمون ساختیم
تو اتاق حموم و دستشویی مجزا داره اگرم سختتون باشه میشه ک ی اجاق گاز اون گوشه گزاشت اتاقش بزرگه خیلی خوبه اونجا میتونین زندگی کنید الانم ک ب مامانم شرایطتونو گفتم قبل اینک بگم در مورد اتاق گفت ب خانم شریفی بگو خونه خودمون درخدمتشونیم اگر سختشونه اون اتاق هم هست الانم ک وضعیت دامادمون خوب شده ی خونه گرفته تو اهواز نزدیک محل کارش
*ن زحمتتون نمیدیم ی خونه میگیریم
-چ زحمتی اگر نیاین مامانم ناراحت میشه *اجاره و پیش چقدره
-خانم شریفی شما الان باید پول وکیل بدین مامانم گفته ک من تنهام اینا میشن همدم تنهایی من خانم شریفی ما قبل اینک پدرم فوت کنه همچین شرایطیو داشتیم مامانم خودش سختی کشیده اس درکتون میکنه
خندیدو گفت
-ایشالا ک وضعیتتون درست شد تمام پول اجاره و کلاسو ازتون میگیریم نگران
ادامه در کامنت #maryam
پارت١٠
~دختر زبون تو هم مثل بابات نیش داره
+نمیخوام دیگ چیزی بگم ولی همون کسی ک میگی بابات ی روزی پسر خودت بوده نگاه ب زبون تند و تیز خودت کردی؟
تلفنو قطع کردم و رو مبل نشستم و زدم زیر گریه هق هق میکردم
همه سکوت کرده بودن انگاری احسانم مخالفتی با گریه الانم نداشت
ی ربعی گریم تموم شده بود و خونه سکوت بود
مامانم گفت
*دیگ اقا احسان شما نیاید برای کلاسای جانا
-اتفاقا صحبتشو کردیم با جانا خانم الان جانا خانم راضی ب درس خوند
*راضی هست اما باید زود تر راضی میشد من نمیتونم پول کلاساشو جور کنم باید از امروز دور کلاس گیتار و پیانو و ویالون و خط بکشع
-میگم ک با دخترتون صحبت کردم من پولی نمیگیرم تا وقتی ک شرایطتون درست بشه
*شرایط ما هیچ وقت شاید درست نشه
-ایشالا ک درست میشه اما نتونستین هم مشکلی نیس
لبخندی زد و ادامه داد
- هر موقع ک جانا خانم کارمند شدن پول مارو میدن
*اخه اینجوری ک
-میشه دیگ نگران نباشین؟!؟
*واقعانمیدونم چجوری تشکر کنم ازتون
-نیازی ب تشکر نیس
مامانم اشکشو پاک کرد و رو ب من گفت
*پس جانا توروخدا جوری بخون ک کنکور قبول شی مادر
+چشم
*جانا من میرم کارتن میگیرم وسایل خودمونو کارتن بزن جمع کن ....چیزی نمونده ک مارو بندازن بیرون از این خونه بعد میرم دنبال اجاره ی خونه نقلی ببینم میتونم با پس اندازم خونه بگیرم
گفتم
+چقدر داری؟
*باید دنبال ی خونه بگردم ک حداقل ١٠میلیون پیش بگیره ماهی ۴٠٠اجاره ....
احسان گفت
-ی دقیقه نرین
گوشیشو گرفت و از ما دور شد خیلی اروم حرف میزد صداشو نمیشنیدم
بعد ده دقیقه اومد و گفت
-خب خونتونم جور شد فقط برید کارتن بگیرین برای اینک وسایل جمع کنین
مامانم گفت
*از کجا ؟چقدره ؟
-من مامانم چند سالی بود ک خواهرم با شوهرش خونه ما زندگی میکردن شوهرش ورشکست شده بود ی اتاق بزرگ برای خواهرم و دامادمون ساختیم
تو اتاق حموم و دستشویی مجزا داره اگرم سختتون باشه میشه ک ی اجاق گاز اون گوشه گزاشت اتاقش بزرگه خیلی خوبه اونجا میتونین زندگی کنید الانم ک ب مامانم شرایطتونو گفتم قبل اینک بگم در مورد اتاق گفت ب خانم شریفی بگو خونه خودمون درخدمتشونیم اگر سختشونه اون اتاق هم هست الانم ک وضعیت دامادمون خوب شده ی خونه گرفته تو اهواز نزدیک محل کارش
*ن زحمتتون نمیدیم ی خونه میگیریم
-چ زحمتی اگر نیاین مامانم ناراحت میشه *اجاره و پیش چقدره
-خانم شریفی شما الان باید پول وکیل بدین مامانم گفته ک من تنهام اینا میشن همدم تنهایی من خانم شریفی ما قبل اینک پدرم فوت کنه همچین شرایطیو داشتیم مامانم خودش سختی کشیده اس درکتون میکنه
خندیدو گفت
-ایشالا ک وضعیتتون درست شد تمام پول اجاره و کلاسو ازتون میگیریم نگران
ادامه در کامنت #maryam
۱۰.۳k
۲۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.