اونای که فکر می کنن من شوهر

اونای که فکر می کنن من شوهر

نکردم بایه کس دیگه چون

بد اخلاق هستیم نخیر بد اخلاق

نیستم پس تو خودت چرا شوهر

نکردی یاکسی عاشقت نشده

چون که ایراد ازخودته تو خودت

دختری یاپسر به من اینارو

میگین توخودت ایراد داری که

تابه امروز کسی ازتو سوال میکنه

چند سالته شوهرنکردی؟ سن و

لو نمیدی؟ پس ایراد تو هستی که

همه پسر ها اومدن خواستگاریت

نه گفتن؛ من می خوام شوهرکنم

بداخلاق هم نیستم فقط منو

ناراحت وعصبانی بکنه هرکسی

من ازخودم دفاع می کنم این

یک صحبت واقعی هست همه

دوست دارن که من بمونم وبا

این گوشی وهرکسی رو که نفرین

می کنم میگیره نکبت هستم

ببخود میکنه هرکس به من

می گه نکبت حتما حرف من حق

بود که کسی موتورش خراب

میشه بادعای من اگه دل همه

طاقت نمیاره که من نفرین کنم

پس حق من ملیحه رو نخورین

وقتی که پست می ذارم وهرچی

می گم حتما دلم خونه چرا دل

بقیه مهمه دل من مهم نیست


ازکجا معلوم چی قلب منو مریض

کرده از بچگی اهای دنیا اهای

مردم من میخوام از این حیاط

برم نمی خوام صالی به دوازده

ماه اینجا توی تالش باشم حق

میگیره حق میگیره نفرین

می کنم چیزی میگیره پس حتما

حق بامن بود پس حق منو

هیچ وقت پایمال نکنید دراین

حیاط؛ خوب کاری می کنم گوشی

هم دست می گیرم من اضافه

نیستم که هیچی نداشته باشم


من خواستگار نداشتم تابه حال

چون که یکی دیگه جای منو

تواین خونه گرفته من اصلا

نمیخوام علکی نغرین کنم پام

درد میکنه نفرینم میکنه پس

حق بامن بود پس چرا واسه

خودشون یه چیزی میگیره

می گن حق بامن بو د؛ اره من

هم نمی خوام توی گیلان زندگی

کنم وهم نمی خوام حرف بد

بشنوم؛ میگن زندگی بایه سلبریتی

سخته؛ اما ازدیدگاه من سخت تر

از این زندگی مجردی نیست؛

درظمن خوشم نمیاد هرکس

زندگی منو بدونه بد بخواد واسم

من ارزومه توی تهران زندگی

کنم؛ خدایا منو اضافه نیافریدی

پس قلب منو شفابده پای منو

هم شفا بده توی دل من هم این

حرفها نمی مونه من هم میگم

وهمه دل نوشته هامو پخش

می کنم خاک تو گور کسی که

بهم میگه نکبت وبد اخلاق


وهرچی که بد خدابکشه به حق

امام رضا که به من حرف بد

بگه فقط از احوال دل من خدا

خبرداره؛ هرادمی که منو ناراحت

میکنه وجمله بد میگه و رسیدگی

نمیکنه به درد های من واگذار به

خدا؛ تو ی که شوهرنکردی خودت

به من کلمه بد میگی خودت سرتا

پا ایراد هستی که به من این

جوری میگی وگرنه اون پسرها

ایراد نداشتن ایراد تو داشتی

اما من فقط می خوام شوهرم

سلبریتی دل خواه باشه وبرم

تهران میخوام درس بخونم

میخوام از این حس های بد

دربیام

#ملیحه#بلاگر#ادبیات#نویسنده#شعر#