امشب
امشب
تمام دلتنگی هایم را
پشت این دیوار سرد،
تاریک، یکی یکی زیر پاهایم میگذارم
،تا برسم به تو،
به دستهای گرم تو...! تمام دردهایم را
پشت این نگاه خسته
پشت این دیوار سرد دفن کرده ام...!
به عشق دیدن تو
تمام دردهایم را
یکی یکی کنار میزنم
زمین را چنگ میزنم
تا برسم به تو...
این شب سرد پاییزی را
با نُت صدایت گرم کن... فرق نمیکند روی برجک باشی
یا پشت میله های انفرادی ،وقتی اسیر و دلتنگ باشی...
کاش میشد تمام این دلتنگی ها را
با این پوتین ها له کرد...!
دوری از چشمهای تو،
ویران کننده تر از این شب تلخ است...!
امشب من تمام
غمهای تو رو میدزدم
و تو تنهایی مرا...
امشب
روی این برجک سرد
تو را صدا میزنم
تو از آنجا بغلم کن...
در دور دست ترین جایی دنیا
کنار تو ایستاده ام
زیر ترکش باران خیال
تو این شب سرد
قدم میزنم تا برسم به تو
تو باش
نباشی،غریب ترین سرباز جهانم...!
#مصطفی_شنبه_پور #عاشقانه
تمام دلتنگی هایم را
پشت این دیوار سرد،
تاریک، یکی یکی زیر پاهایم میگذارم
،تا برسم به تو،
به دستهای گرم تو...! تمام دردهایم را
پشت این نگاه خسته
پشت این دیوار سرد دفن کرده ام...!
به عشق دیدن تو
تمام دردهایم را
یکی یکی کنار میزنم
زمین را چنگ میزنم
تا برسم به تو...
این شب سرد پاییزی را
با نُت صدایت گرم کن... فرق نمیکند روی برجک باشی
یا پشت میله های انفرادی ،وقتی اسیر و دلتنگ باشی...
کاش میشد تمام این دلتنگی ها را
با این پوتین ها له کرد...!
دوری از چشمهای تو،
ویران کننده تر از این شب تلخ است...!
امشب من تمام
غمهای تو رو میدزدم
و تو تنهایی مرا...
امشب
روی این برجک سرد
تو را صدا میزنم
تو از آنجا بغلم کن...
در دور دست ترین جایی دنیا
کنار تو ایستاده ام
زیر ترکش باران خیال
تو این شب سرد
قدم میزنم تا برسم به تو
تو باش
نباشی،غریب ترین سرباز جهانم...!
#مصطفی_شنبه_پور #عاشقانه
۳۵.۰k
۳۰ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.