★چند پارتی جونگکوک★

★چند پارتی جونگکوک★
†پارت2†

یک آقای قد بلند با کت شلوار سر تا پا مشکی
موهای خیس که عطر تلخی زده آمد سمت
منشی
_:خانوم پارک اون خانومه که برای آگاهی
میخواست بیاد نیامد؟
؟:چرا قربان پشت سرتون هستن
_:عوو ببخشید ندیدمتون
و منی که دهنم از جذابیتش باز مانده بود
با چند پلک به خودم آمدم و بلند شدم خداا
تا زیر گردنشم نیستممم
+:اشکال ندارع فکر‌ کنم شما باید ریس شرکت
باشین درسته؟
_:بله کاملا درسته
+:اوهوم خوب من این برگه رو پر کردم
_:بیا توی اتاقم
پشت سرش رفتم توی اتاقش وکلا اتاق
همش مشکی بود فکر کنم از رنگ مشکی
خوشش میاد
_:شما چند سالتونه
+:17
_: شرایطتون بهم بگین
+:خوب من آمدم اینجا که کار کنم پول در
بیار خرج مادرم کنم که درمان بشه اولین
کارمم نیس اینجا الان این شغل ۱۰۱ هس
که دارم به دلیل اینکه من دست پا چلفتی
هسم صاحب کارم منو بیرون میکنن:)
_:خوب خانوم کیم اینجا شرکت من همه چی
باید مرتب منظم باشه و من هیچ شلوغ بازی
دوست ندارم همه سرشون باید توی کار
خودشون باشه شرکت من جای عشق عاشقی
نیس من بهتون ساده ترین کارمو توی شرکتم
میدم که منشی من باشین سروقت میاین
سروقت میرین هر وقتم خواستیم برین از
من اجازه میگیرن تایم کارمون از ساعت
6:30 تا ساعت 17:00 هست
+: بله درسته
_:بعضی وقتا من عصبی بشم برام مهم نی
طرف کی باشه درس حسابی بهش میدم
+:آب دهنم قورت دادم و گفتم بله
_:خوب شیفت کاری شما از الان
شروع میشه بفرمایید
+:داشتم میرفتم که یکدفعه منو زد به در
و دستام بالای سرم قفل کرد آنقدر بهم
نزدیک بودیم که نفساش بهم برمیخورد
_:من از هیچی دختری تا الان خوشم نیامده
تو چی داری که منو به خودتت جذب میکنی
لعنتی فاک٫ی
+:آب دهنم قورت دادم که یکدفعه....

شرایط:
۲۰تا لایک
۲۰تا کامنت
۲۰ تا فالو
#ددی#ددی جونگکوک#وانشات جونگکوک اسمات#تکپارتی جونگکوک#اسمات جونگکوک