" وقتی زود قضاوتت کرد"

" وقتی زود قضاوتت کرد"
p9
"ویو ته ته"
درسته که با مین ها خوب شدم ولی نمی دونم چرا هنوز بهش شک دارم یعنی می خواد کجا بره یعنی می‌ره سر قرار هه هه تهیونگ این چه فکریه با خودت می‌کنی اصلا ولش منم برم بخوابم رفتم توی اتاقم و خودم رو رو تختم انداختم و خوابم برد
"ویو مین ها "
"ساعت 17"
زینگ زینگ «مثلا صدای ساعته»
با صدای ساعت از خواب شیرینم بیدار شدم یااا موقع بوس منو شاهزاده بود چرا بیدار شدم اه از تخت خودم رو جدا کردم و به حموم رسوندم یه حموم 20 مینی گرفتم و اومدم بیرون روتین پوستیمو کردم یه آرایش هات پسر کش هم کردم لباسم رو پوشیدم«عکسش رو میزارم» کفشامو با ی جفت بوت سیاه عوض کردم کیف و گوشیم رو برداشتم و رفتم بیرون... پسرا خونه نبودن حتما رفتن شهربازی
گوشیم رو برداشتم و به داداشم زنگ زدم بعد از چند بوق برداشت
"مکالمه"
+سلام داداشی
& سلام مینی جون کجایی
+ دب خونه تو کجایی
& سمت چپ رو نگاه کن
+ "نگاه کرد" نگاه کردم کجایی
& ماشین مشکی جلوت
+ آهان اون ماشین تو
& آره ماشین کنه حالا بیا بریم دیر شد
+ اومدم

«پایان مکالمه»
رفتم طرف ماشین در ماشین رو باز کردم و نشستم
ماسکم رو دادم پایین (بچه مین ها چون معروفه ماسک میزنم)

+ سلام داداشی حالت چطوره
& خوبم تو چطوری

+ منم خوبم میری یا تا فردا همینجا احوال پرسی کنیم

& "خنده" باشه
ماشین رو روشن کرد و راه افتادیم
+ سوهی کجا میریم
& شهر بازی
+ بچه کوچولو
& خودتی
+ نخیرم تویی

(و این بحث ادامه دارد......)
+ خودتی کو ا رسیدیم
& خب پیاده شو
ماسکمو بالا دادم و پیاده شدم با داداشی دست تو دست رفتیم ب سمت شهر بازی داشتیم می رفتیم که چشمم خورد ب بستنی فروشی

+داداشی جونم
& وات داداشی جونم باز چی می خوای
+ بستنی موخام حالت کیوت بچگونه

& آخ که چقدر خوردنی هستی تو گوگولی لپش رو کشید
+ آخ دردم اومد بغض کیوت
& آی ببخشید حالا بیا بریم واست بخرم
با سوهو رفتیم بستنی خریدیم و نشستیم که بخوریم ...
داشتم می‌خوردم که سوهو با ی دستمال گوشه لبم رو پاک کرد
+ یاااا چیکار میکنی یکی ببینه میگه زوجن
& گوشه لبت پر بستنی بود خوب بعدشم از خداتم باشه
+خفشو بابا بیا بریم ترن هوایی سوار شیم
& باشه
از روی صندلی بلند شدم و ماسکمو زدم و دست سوهو رو گرفتم و به سمت ترن هوایی حرکت کردیم....


حمایت لطفاً ❤️

#فیک
#چند_پارتی
#تک_پارتی
#تهیونگ
#بی_تی_اس