رمان

#رمان
#سخت_ترین_کارم
#part:36
*ویو ا.ت*
یهو ی ملت آدمی که غیر قابل شمارش بودن جیغ و داد کردن
من و هانی هم که خاستیم از هرلحظه لذت ببریم و پشیمونی نداشته باشیم
محکم جیغ و داد کشیدیم
حس خوبی بود واقعا با اینکه هنوز اجرا شروع نشده بود اما خوشحالم که اومدم
حالا من توجه نکرده بودم به اعضا چون تو فکر بودن با داد ارمی ها از فکر اومدن بیرون و به اعضا ی نگاهی انداختم
بابا اینا چرا اینقدر جذابن چقدر خوشکل خیلی خوشکل شده بودننن
خیلی زیاد نمیتونن توصیف کنم چقدر

هانی:ا.ت،ببین لامصب چقدر جذاب شدن

ا.ت:اوهوم دارم میبینم از همه هم بیشتر تهیونگ خیلی جذاب شده

هانی:اره ولی جونگکوک هم کم نداره یعنی واقعا سر صحنه عالی دراومدن

ا.ت:اوکی اما دوست من ی چیز متفاوته

هانی:کشتمون با این دوستش،نگاه ا.ت من دوست اصلیتم این تهیونگ تازه اومده اینقدر روش حساس نباش و الا میدونی من اعصابم خیلی ضعیفه
یهو میبینی سیم های مغزم اتصال برقی آتیشی اعصابی هرچی هست پیدا کردن
اونوقت بیا و درستش کن

ا.ت:باشه بابا اروم باش و آخرین بارته تهدیدم میکنیی هاااا

هانی:افرین دختر خوب

خلاصه اجراشونو شروع کردن خیلی عالی بود عااااالی عااااالی
بعد از اجراهاشون با ارمیا حرف زدن و اینا که یهو تهیونگ گفت

تهیونگ:امروز تولد یک ارمی هست شاید تولد بعضی دیگتون هم باشه برا همین بیاید اهنگ تولدت مبارک رو باهم دیگه بخونییییم

همه باهم دیگه :تولدت مبارک،تولدت مبارک،ارمی تولدت مبارک هووووووووو

خیلی خوش گذشت عالی بووود

هانی:تهیونگ بهت نگفته برا کی خاسته اینو بخونه؟

ا.ت:توقع نداشتم اینکار رو بکنه ولی این برا تو بود چون میدونه امروز تولدته

هانی:هوووووووووووووووووو امسال و امروز بهترین روزمهههههههههه بهترین تولدمههههههه خیلی خوشحالم
ا.ت عاشقتم خیلی ممنونننننننن

ا،ت:خاهش میکنم حالا هم لذت ببر

بعد چند ساعت کنسرت تموم شد و برگشتیم خونه


میدونم کمه ولی ببخشید خستم دلم نیومد یک پارت هم نزارم


فالو و لایک یادتون نره❤🤝


#بی_تی_اس
#BTS
#ارمی
#ARMY
#رمان_از_بی_تی_اس
#ROMAN_OF_BTS
#چا_اون_وو
#cha_eun_woo
#فیک
#fake
#وانشات
#vanshat