... خون اشام ...

part:13
+رفتم توی اتاقش و کیفمو پیدا کردم و گوشیمو در اوردم 56 تا تماس بی پاسخ از جیهوپ بود به جیهوپ زنگ زدم
■الو ا.ت خوبی؟ چرا جواب نمیدی؟
+بابا نفس بکش خوبم خواب بودم
■چیشد ازیتت کرد؟تهدیدت کرد
+خواستم جوابشو بدم که کوک اومد و گوشیو ازم گرفت
_نگران نباش ازیتش نمیکنم مواظبشم
■الان کجایی میام پیش ا.ت باید ببینم حالش خوبه یا نه
_اه باشه باشه لوکیشن رو میفرستم
■بعد اینکه اون مرتیکه خفاشی لوکیشن فرستاد اماده شدم و حرکت کردم بیرون از شهر بود بعد نیم ساعت رسیدم یه قصر مثل قصر خودم بود بادیگاردا به اون مردک گفتن بعد گذاشتن برم داخل
+هوپ(پرید بغلش)
■ا.ت خوبی
داشتیم حرف میزدیم که یه مرتیکه خوش هیکل و خوشتیپ اومد پایین(الان خوبه تصورتون رو بهم بریزم و گی شون کنم)
■تو همونی
_اوم
■ا.ت حرف بزنیم تنهایی
+البته بیا بریم بالا
■باشه
از کنار اون مردک رد شدم و دنبال ا.ت راه افتادم
■مجبورت کرد
+نه
■ا.ت من تو رو بیشتر از خودت می شناسم
+خب راستش(میگه با چی تهدیدش کرده)
■مردک میکشمت
+صبر کن صبر کن من دوسش دارم
■اینو
+اوم
داشتیم حرف میزدیم که....
#BTS
#لایک_کنید
#تابع_قوانین_خودم
#تابع_قوانین_ویسگون
#فیک