سلام یارجانم!

سلام یارجانم!
شبت بخیر آقا...
شما که سراغی از من نمیگیرید اما بگذارید خودم بگویم که خسته ام یارجان!
الهام خیلی خسته است...
از مدتها جنگیدن با افسردگی، از جنگیدن برای خوب بودن و خوب ماندن...
الهام خسته است از همه چیز...
و وقتی امروز فرشته گفت بهتری؟ گفتم نمیدانم... اوضاع خوب است ها...
اما یک چیزی سرجایش نیست...
اما یارجانم! من که نگفتم آنچه سر جایش نیست شمایید...
آنچه سر جایش نیست دل عاشق من است...
یارجان! آنقدر خسته ام که دلم میخواهد یک مدت از همه دنیا فاصله بگیرم.بروم یک جای دنج...
مثل همان خانه ها که در رویاهای دوتاییمان داشتیم...
یک خانه قدیمی با حیاطی که به جای تو، گل بکارم و سبزی و درخت...
و صبح ها بی دغدغه کار و درس و زندگی، به عشق تو از خواب بیدار شوم و با خاطراتت زندگی کنم و شبها از پنجره باز با ستاره ها نبودنت را گریه کنیم...
یارجان! الهام خسته است...
از این همه #ممنوعه ای که تنها مال اوست...
این ممنوعه ها دارد نفس الهام را میبرد...
ممنوعه ای که تنها سهم من است از تو...
الهام خسته است یارجان!
#الهام_جعفری