پارت دوم

پارت دوم
ات ویو رفتم پیش مامان م بقلش کردم خیلی خسته بود و به خاطر همین خواب بود منم رفتم خونه
وقتی رسیدم رفتم خودم رو ولو کردم رو تختم و خوابیدم
با صدا رو اعصاب زنگ خونه از خواب پاشدم رفتم ببینم کیه پشت در
ات. کیه
ناشناس باز کن اداره برق
ات بله بفر مایین بالا
درو باز کردم منتظر شدم بیان بالا وقتی اون مرد وا رد خونه شدولی اون فقط یدونه مرد نبود بالای ده نفر بودن یکیشون به سرعت نزدیکم شد و دستمال گذاشت رو دهنم و سیاهی متلق

ات ویو
ات وای چه خواب بدی دیدم خواب دیدم ده تا مرد اومدن منو بردن
که دیدم من بسته شدم به یه سندلی و یه تاریک هستم
وای نکنه که خواب نبوده یع نی من الان توسط، چه کسی روبوده شدم
که یه نفر وارد شد و باوارد شدنش چراغ ها هم روشن شد
ناشناس خوب خوب خانم ات شما...
نذاشتم ادامه بده گفتم
ات اینجا کجاس چرا من رو اوردید اینجا
ناشناس اینجا من سوال می پرسم نه تو
ات اول جواب منو بده
ناشناس نه
ناشناس خوب ببین من مافیا هستم و تورو دزدی دم
ات چرا
ناشناس چون ازت خوشم اومده
ات ولی من از تو خوشن نمیاد
ناشناس تو مهم نیشتی مهم منم
ناشناس تو باید تا اخر عمرت اینجا بمونی
ات ویو
بعد گفتن این حرف انگار قلبم با چاقو پاره پاره شد
بعد ۲ساعت گریه کردن خوابم گرفت
فردا صبح
ات ویو
داشتم از گشنگی میمردم
دادزدم
ات کمککککک کسیییی اینجا نیسسسس
ناشناس(البته این ناشناس با اون یکی فرق داره این ها همشون ماسک دارن) چیه سالن گذاشتی رو سرت
ات. گشنمه
که دیدم یه میز با کل وسایل صبحانه اوردن و دستام رو باز کردن که گفتم
ات نمیترسی فرار کنم
ناشناس جرعت داری فرار کن تا رییس بلا به سرت بیاره


یا یا ح خماری
ولی چون پنجشنبه جمعه است براتون چند تا پارت میزارم😁😁😁
شرط نمیزارم ولی خودتون لایک کامنت بزارید ممنون که تا اخر پارت همراهی کردی دوس عزیز