نزدیکی های محرم بود و بین رفقا، دوباره پیچیده بود حال و ه

نزدیکی های محرم بود و بین رفقا، دوباره پیچیده بود حال و هوای کربلا

رسم ما ایرونیاست میاییم پیش امام رضا، رسم ما ایرونیاست میاییم پیش امام رضا،

اگه اون اجازه داد بریم به سمت کربلا، اگه اون اجازه داد بریم به سمت کربلا

واسه خاطر همین با کوله بار پر غم، اومدم تا رسیدم به نزدیکی های حرم

رفتم اونجا که بگم فدات بشم امام رضا، جون هرکی دوست داری بزار برم کرب و بلا

جون هرکی دوست داری بزار برم کرب و بلا

آقاجون یه سالیه کرب و بلا رو ندیدم، تو همین یه سالیه تو میدونی چی کشیدم

آقا من کبوترم نامه بده تا ببرم، از کنار گنبدت تا صحن جدت بپرم، از کنار گنبدت تا صحن جدت بپرم

یه دفعه اشک چشام امون صحبت و برید، انگار آقا پرده ها رو از روی دلم کشید

به خودم اومدم و با اشک روی گونه هام، انگاری تازه میفهمیدم چی میگم و کجام

گفتم ای اونی که از حال خودت خبر داری، آخه تا کی ادای عاشقا رو در میاری

تو که پرونده اعمالت پر از جرم و خطاست، تا همین جام که میای از کرم امام رضاست

فکر نکن که عاشقی، عاشقی کار زینبه، فکر نکن که عاشقی، عاشقی کار زینبه

اینا که عاشقی نیست یک عمل مستحبه

گفتم از آقا بخواه یه لحظه محرمت کنه، که شاید قفل دلت بشکنه آدمت کنه

گفتمت تو رو چیکار، تو رو با زیارت حسین سر جدا چیکار، تو رو با قدم زدن تو خاک کربلا چیکار

تو رو با قدم زدن تو خاک کربلا چیکار

انقدر بدی که حیفه بری دیدن حسین، تو کثیفی نباید بری تو بین الحرمین، تو کثیفی نباید بری تو بین الحرمین

نمیگم نخواه بری زیارتش، برو ولی، به یادت باشه میری پیش حسین بن علی

یه جوری باید بری که آقا باورت کنه، مث گل بری آقا بگیره پرپرت کنه

به آقام گفتم امام رضا به حق مادرت، یه نیگا کن به دل سیاه این کبوترت

تا که از صدق و صفا زائرکربلابشم
اونجوری ک تومیخوای