عشق تحت تعقیب

عشق تحت تعقیب
بخش بیست‌ونهم
شدو
تقریبا یه هفته از بازی من تو فیلم خودم میگذره. سونیکم آلبوم‌ جدیدش رو منتشر کرد و کلی خرید و بازدید داشته.
سونیک: شدو میدونی قراره چیکار کنم؟
_ نه چکاری؟
سونیک: قراره روی یه آهنگ دیگه کار کنم، که...که برای توئه.
یه لحظه شوکه شدم.
_ تو‌ برای من داری روی یه آهنگ‌جدید کار میکنی؟
سونیک: آره میخوای برات بخونمش؟
_ حتما از خدامه که برام بخونیش.
با خوشحالی و ذوق میریم سمت اتاقی که توش روی آهنگاش کار میکنه. میشینه و گیتارش رو برمی‌داره و شروع به خوندن میکنه واقعا آهنگ بی‌نظیری بود پر از احساس و شادی بود. میتونستی ساعت‌ها بهش گوش بدی و باهاش برقصی.
سونیک: خب نظرت چیه عالی بود؟
_ محشر بود بینهایت فوق‌العاده.
و براش دست زدم و تعظیم کوچیکی انجام داد.
سونیک: ممنون بادیگارد عزیزم...ولی...یه چیز کوچولو برای این آهنگ لازمش دارم.
_ چی اون چیه؟
سونیک: تورو لازم دارم شدو.
_ من منو میخوای...آااا...منظورت رو گرفتم سونیکککک.
سونیک: لطفا شدو...نزار که طرفدارام ناراحت بشن از اینکه قول دادم آهنگ بعدیم رو بخونم.
_ تو حتی بهشون گفتی؟!!
سونیک: چیکار کنم...ما اینیم دیگه. لطفاااا شدوییی مننن.
و با التماس یه نگاه ناز برام گرفت. قبول‌ کردم که همراهش میخونم و کلی خوشحال شد. متن آهنگم رو بهم داد و شروع به تمرینش کردیم و همون قسمت رو ظبط کرد و رفتیم سراغ قسمت بعدیش، همون موقع بود که پیام از کارگردان اومد. سونیک سریع گوشیشو برداشت و شروع به خوندش کرد.
_ چیشده سونیک کارگردان چی گفته؟ فیلم بازدیدی نداشته؟ میدونستم افتضاحه کارم.
سونیک: اون...اون گفته که فیلم...بیشتر از چیزی که فکرش رو میکرد فروش و بازدید داشته...و حسابی هم از تو خوششون اومدههه!!!
و با خوشحالی پرید تو بغلم که نزدیک بود پرت شم روی زمین.