پیش گفتار

پیش گفتار:
اگر اصطلاحات آمده در متن زیر را متوجه نمی‌شوید لطفا اصرار به فهمیدن نکنید.
خیلی این حرفها فهمیدنش به درد همه نمی‌خورد.

متن:
در ویسگون جایی ديدم صدای مسیح علی‌نژاد در باب حرمت زنان در ایران را گذاشته بودند روی تصاویر زنان اسلیو در غرب
یک بی‌سوادی هم آن‌طرف در مخالفت، این‌گونه نقد کرده بود که این‌ها مازوخیسم و سادیسم است و ربطی به حرمت زنان در غرب ندارد.
به ذهنم رسید چند سطری در این رابطه بنویسم.

و اما...
ماجرا از این قرار است که غرب، همیشه نوبتش که به کثافات اخلاقی می‌رسد، رگ حق دادنش ورم می‌کند. جدید نیست؛ هر جا حرف از اختلال و طبیعت انسانی و قص علیهذا شد، نظیر آنچه در همجنس خواهی و کثافاتی قبیل lgbt می‌گویند، مطمئن باشید دارند یک لجنی را لاپوشی و دم خروسی را قایم می‌کنند.
واقعیت این است که انحراف جنسی اسلیو و مستر ایستگاه پایانی مسیری است که غرب به سمت آن می‌رود.
در مشاهدات بالینی تمامی انحرافات جنسی در نهایت به یکی از همین دو نقطه‌ی خشونت یا بی اختیاری در سکس می‌رسند.
این همان نظام برده داری نوین است. مدینه فاضله ی رنسانس. چیزی که پود تمامی تارهای توسعه غرب مثل سینما، دموکراسی، قوانین اومانیستی، اصالت لذت، مادی گرایی و مزخرفات غربی است.

دقیق‌تر بخواهم بگویم نه ایستگاه آخر که خاستگاه و نقطه‌ی آغازین توسعه تمدن غرب بر این شیوه‌ی برده‌داری با اهداف اقتصادی و جنسی است. در این ایستگاه هیچ زنی تن و البته اختیارش به صورت کاملا دموکراتیک دور از دسترس اربابان قدرت و ثروت نیست.

نمی‌شود بدون دیدن تمام تاریخ و تمام جغرافیا خیلی شعار زن، زندگی، آزادی را فهم کرد...
آنجا که اسلام تمام قد پشت حرمت و حیای زن ایستاده مطمئن باشید که سنگر، سنگر آزادی واقعی و سلامت است.
محدودیت را این‌ها جار می‌زنند. زنان در هیچ جای دنیا مثل جمهوری اسلامی محترم و قدیس نیستند.
گول بزک چاکران مکتب غرب را نخورید. این‌ها برای به بند کشیدن تمام گله انسانی دارند پسران این قوم را به شهوت دخترانش ذبح می‌کنند.

ته نوشت:
فروکاست پود تمدن غرب به یک اختلال روانی نیاز به مقادیر زیادی حماقت دارد که البته بذر این حماقت را سال‌هاست پرچمداران علوم انسانی در اکوسیستم علمی و دانشگاهی کشور پاچیده اند...

اجالتا پیامم این است که خر نشوید
شاید بعدها بیشتر در این رابطه نوشتم