𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁷
(شب)
+″ یه جمعیت عظیمی جمع شده بودن حدود هزار؟دو هزار ؟ و یا بیشتر ادم با استایل ها متفاوت بودن بورا خیلی زیبا شده بود همچینین ملکه! واقعا صورتشون شاهکار بود. کمی گذشت و من پیش بورا ایستاده بودم″
×وایی دلم برا تهیونگم تنگ شده
+تهیونگ؟!
×همسرم که بهت گفتم (لبخند)
+واا دختر چرا انقدر ناز میکنی الان میاد دیگه بعدشم مکه نگفتی فقط دو روزه رفته چه فیسو افاده ایی(خنده)
×اره چند ماه یا چند سال دیگه منو درک میکنی اگه شوهر کردی یا باکسی رفتی تو رابطه(داره اداشو در میاره)
+ والا من انقدر لوس بازی در نمیارم
× ا.تتتت من کی لوس بازی در اوردم دلم واسه شوهرم تنگ شده(اخم کیوت)
+باشه باشه ببخشید (خنده)
″اومدن اومدن″
م.ک: بلاخره پسرم اومد (لبخند)
″شاهزاده وارد شدنن″
+″وقتی خدمتکار اینو گفت یه پسر قد بلند چهارشونه که موهاشم تقریبا بلند بود و از چشماش سردی و بی تفاوتی میبارید وارد شد وقتی اومد تو همه بهش تعظیم کردن، تهیونگ اومد سمت ما، راستش شاهزاده خیلی جذاب بود نفهمیدم که کی محوش شدم!″
×ا.تتت؟
• خانم ا.ت؟
×ا.تتتت(یکم بلند)
+ه..ها؟(متعجب)
× چت شد ؟ ایشون همسرم تهیونگ(اشاره به تهیونگ)
•خوشبختم! راحت صدام کنید.
+همچنین، راستش بورا خیلی از شما تعریف میکرد(لبخند)
•عه که اینطور(لبخند رو به بورا)و شما؟
+واقعا عذر میخوام خودم رو معرفی نکردم! من ا.ت هستم، پارک ا.ت
•ا.ت تو بهت نمیخوره فرانسوی باشی!
+بله من کره اییم!
×عزیزم ا.ت از شهره نانت اومده!
•نانت؟(نگران)
-همون دخترک شیرینی فروش لجباز!(سرد)
+ چی؟(متعجب)
-حرفم رو دوبار تکرار نمیکنم(سرد) بورا، این اینجا چیکار میکنه؟
+اولا که اینی که میگی منم و من اسم دارم
-یادت باشه من شاهزاده ام هرطور بخوام یکی رو صدا میکنم و یا باهاش حرف میزنم
+اعلاحضرت شاهزاده بنده اسم دارم(مصمم)
-زبونتم که درازه





اسلاید دو: لباس ا.ت برای مهمانی