به خاطر خودت

■به خاطر خودت ■
ادامه پارت ۱

ویو ا.ت ( علامتش+)
اههه خوب منو کوک ۲ هفته پیش با هم رابطه داشتیم اونم به خواطر شیطونی های من تو مهمونی ، بعد اون رابطه تا ۱هفته از من مثل فرشته مراقبت می‌کرد ولی الان ۱ هفته شده که منو به چپش هم نمیگیره ... اهههه خوبه خودشم میدونه من از اهمیت ندادن خوشم نمیاد بلکه متنفرمممم


فلش به ۲ هفته پیش روزی که ا.ت و کوکی به یه مهمونی دعوت شده بودن که کوک اونجا یه معامله ی بزرگ داشت که باید حتما اونو انجام می‌داد..

ویو مایا : خودمم : ا. ت و کوک وقتی به مهمونی رسیدن کوک بعد سلام و احوال پرسی با مهمونا یه جای خلوت پیدا کرد و در گوش ا،ت گف : علامت کوک:-
- ببین همه ی دخترا. و مردایی که اینجان به شدت آدم های مریضی ان خوب پس خوب حواستون جمع کن و نگذار کسی بهت نزدیک بشه فهمیدی ...؟ ( بالحن تأکیدی و امری یه جورایی)

+ هی کوک نگران نباش .. ببینم مگه به من اعتماد نداری هوم ؟
- چرا صد البته که به تو اعتماد کامل دارم. ولی به آدمای این اطراف هیچ اعتمادی نیست اها از اول تا آخر این مهمونی روی پای من میشینی .!

+صندل...
-همین که گفتم ا.ت
+نکشیمون مافیاعلی


ویو مایا : نصف مهمونی رفت و اخرای مهمونی بود گ
کوک و ا.ت جام شراب گرفته بودن دستشون و سر میز شام کنار هم نشسته بودن ... که خیلی اتفاقی ... ا.ت مریضمون تصمیم گرفت یکم شیطونی کنهههه ( خودتون میدونین چی میگم دیگههههه)
کوک با نگاه های معنا دار به ا.ت پوزخند میزد و سعی داشت با نگاهش به ا.ت که خیلی مست بود بفهمونه که اینجا جای این کارا نیست خلاصه ، اینا بعد فضولی و شیطونی و قرار داد بستن با این. واون سوار ماشین شدن

توی راه ا.ت قشنگ حس میکرد که کوک هم عصبیه و هم بی طاقت 🤣 دخترمون کرم داره
آنقدر مست بود که همونجا گرفت وو تو ماشین خوابید

ویو کوک -
- اههه ا.ت اگه بدونی قراره امشب چجوری تنبیهت کنم .... خیلی خوش‌شانسی که ۳ ساعت کامل رو تو مهمونی دووم آوردم 🙄
-چرا جواب نمیدی هان لال شری ارع؟
نگاش کرد، دید، شبیه جوجه تیغی خوابیده بود

۵ مین بعد رسیدن خونه
- دلم نمیاد بیدارت کنم ( برآید استایل بغلش کرد و برد گذاشت روی تخت تو خونهح)
کوک بدون لباس و فقط با یه شرتک کنار ا.ت نشسته بود رو تخت که ببینه کی فرشته کوچولوش بیدار میشه تا تنبیهش کنه🤣
یه ۱۰ مین بعد ا.ت خانوم چشاشونو واکردن و دیدن که یه مرد هیکلی که شوهرشون میباشد کنارش نشسته ...
+ وای ما کی رسیدیم خونه
-یه ۲۰ دقیقه ای میشه حالا وبش کن اینا رو بیا لباساتو در بیار دیگه نمیکشم دیگه نمیتونم تحمل کنم

ویو ا.ت
وای تازه فهمیدم تو مهمونی چه شکری خوردم بزار خودمو واسش لوس کنم شاید بیخیالم شع

+ امممممم من خوابم میاد .. ت.تو هم باید بخوابی
- امممم از کی تا به حال تو به من میگی چیکار کنم چیکار نکنم هان؟

- خودت در میاری یا من پاره شون کنم
+ کوکی خودمممم.... میشه بیخیال من شییی؟من گوناه ( گناه* ) ندارممم؟
- نه .. نه به نظرم من گناه داشتم که ۳ ساعت تمام ر. منتظر بودم این مهمونی افتضاح تموم شه من بیام تورو بکنم ( چه رک )

+ باشه فقط آروم قول بده فلجم نکنی

من اسمات نمینویسم
ادامه دارد...