بارون میاد میبینی

بارون میاد میبینی ؟
گلای توی بارون رو میبینی ؟
تو مثل همین بارونی !
زیبا آرامشبخش و دلنشین
من مثل همین بارون
مثل زیبایی بارون دوستت دارم
هرچند باور نمیکنی
هرچند درک نمیکنی
تعجبی نداره
اونجایی که تو زندگی میکنی
بارون نمیاد
بارون ندیدی
بارونو درک نکردی
میدونی بارون خیلی هم مهربونه
اون باتو گریه میکنه تا تنها نباشی
میتونی درک کنی
نه نمیتونی
چون تو بارون ندیدی
چون سمت تو بارون نمیاد
اینم میدونی که بارون صدای خیلی قشنگی داره
با صدای بارون نمیتونی گذر زمان رو حس کنی
میتونی درک کنی
نه ؟
اوه درسته یادم نبود
تو بارون ندیدی
بازم بگم برات
بارون بوی خیلی خوبی هم داره
بوی خاک بارون خورده
انگار از بهشت اومده
نمیتونی درک کنی
اگه میتونستی درک کنی که چقدر بارون قشنگه و زیباست
همون بار اول که بهت گفتم مثل بارونی توی دلت پروانه های پر میزدن
ولی خب مشکل اینجاست که تو نمیتونی درک کنی
پس فکر کنم
تنها راهی که دارم اینه
واسه اینکه نشونت بدم چقدر دوست دارم برای اینکه بتونی عشق منو درک کنی
واسه اینکه بتونی بفهمی اینکه مثل بارونی چجوریه باید برات بارون بشم
باید برات بارون باشم
تا درک کنی
تا بفهمی
ولی میترسم
از وقتی تورو دیدم رفتارات اینطوری بودن مثل بارون
ولی از این میترسم
اگه بارون بشم
ممکنه انقدری برات ببارم تا غرق شی
هیچ کس بارونی که باعث مشکلات میشه رو دوست نداره
میترسم
میترسم اگه برات بارون بشم خطرناک بشه
پس فکر کنم باید میگفتم که مثل
گلای توی بارونی
گلایی که نم نم بارون و قطره های شبنم روشون نشسته
اونا که دیگه درک میکنی
اگه نه پس چاره ای نیست
دیگه نمیشه برات عشقم رو با مثال تعریف کنم
باید منتظر بمونم تا عاشق بشی
و ممکنه خیلی طول بکشه
شاید یه روز ، یه ماه ، یه سال ، یه عمر
ولی اشکال نداره
منتظر میمونم تا عاشق شی
تا سمت توهم بارون بیاد
ولی اگه برگشتی و دیدی
که رودخونه‌ی عشق من خشک شده
فقط ببیار
مثل بارون ببار
حالا که میتونی درکش کنی
انقدر ببار تا رودخونه‌ی منم
پر از آب بشه
ولی
شاید آب دوباره به رود برگرده
اما ماهی بیچاره دیگه مرده
پس تا قبل از اینکه
رودخونه خشک بشه و ماهی بمیره
بارونو نگاه کن
اینجوری تا ابد یادت نمیره
که من
چقدر دوست داشتم .........

پایان