I need you
I need you
Part : 11
میسو :هوم عالیه
باورم نمیشد جیهوپ اون حرفا رو زد ؟ *توی ذهنش * گفتی اگه بمیرمم برات مهم نیست پس منم همین کارو میکنم
مینهو : ات؟
-* لبخند* ممنونم که مثل برادرم مواظبم بودی دوست دارم داداشی(:
مینهو :چی؟
ویو یونا
ات با سرعت رفت سمت لبه ی بالا پشت بوم
مینهو : نه ات(داد و گریه شدید)
ات خودشو پرت کرد پایین به خیال اینکه از عذابی که عشقش براش گذاشته راحت بشه
جین : بچه ها هنوز پیداش نکردید ؟
پسرا:نه
*زنگ گوشی*
جین: الو
سومی: جین هق تورو خدا بیااهق(گریه شدید)
جین : چیشده؟*نگران)
سومی : مینهیو زنگ زد هق گفت ات ات خودشو از یه ساختمون پرت کرده پایین هق
جین : چیی الان کجاس
سومی :تو بیمارستانه هق بیا منم اونجام
جین: باشه اومدیم(گریه)
کوک:هی هیونگ چی شده؟؟
جین: ات خودشو پرت کرده پایین(گریه)
شماها برید دنبال اون جیهوپ بیارینش بیمارستان تا ببینه چیکار کرده
جیمین و ته و کوک : ما میریم
نامجون : باشه ماام میریم بیمارستان
ویو جیهوپ
با میسو نشسته بودیم که در با حالت وحشیانه ای خورد
میسو:کیه؟
+نمیدونم میرم ببینم
+برا چی اینطوری در میزنی
+شماها اینجا چیکار دارین؟
جیمین: اماده شو باید بریم بیمارستان
+اونوقت چرا؟
تهیونگ: چون ات بخاطر توعه عوضی خودشو از ساختمون پرت کرده پایین *داد*
+چی چی؟
کوک: همین که شنیدی اماده شو
+او اومدم
میسو: هوپی براچی میخوای به خاطر اون خیانتکار بری اخه؟
+فعلا نمیتونم توضیح بدم خدافظ
میسو:اوم خدافظ عشقم*عشوه*
کوک: گگگگ خدافظ عشقم*اداشو دراورد*
جیمین: بریم
......حیحی
Part : 11
میسو :هوم عالیه
باورم نمیشد جیهوپ اون حرفا رو زد ؟ *توی ذهنش * گفتی اگه بمیرمم برات مهم نیست پس منم همین کارو میکنم
مینهو : ات؟
-* لبخند* ممنونم که مثل برادرم مواظبم بودی دوست دارم داداشی(:
مینهو :چی؟
ویو یونا
ات با سرعت رفت سمت لبه ی بالا پشت بوم
مینهو : نه ات(داد و گریه شدید)
ات خودشو پرت کرد پایین به خیال اینکه از عذابی که عشقش براش گذاشته راحت بشه
جین : بچه ها هنوز پیداش نکردید ؟
پسرا:نه
*زنگ گوشی*
جین: الو
سومی: جین هق تورو خدا بیااهق(گریه شدید)
جین : چیشده؟*نگران)
سومی : مینهیو زنگ زد هق گفت ات ات خودشو از یه ساختمون پرت کرده پایین هق
جین : چیی الان کجاس
سومی :تو بیمارستانه هق بیا منم اونجام
جین: باشه اومدیم(گریه)
کوک:هی هیونگ چی شده؟؟
جین: ات خودشو پرت کرده پایین(گریه)
شماها برید دنبال اون جیهوپ بیارینش بیمارستان تا ببینه چیکار کرده
جیمین و ته و کوک : ما میریم
نامجون : باشه ماام میریم بیمارستان
ویو جیهوپ
با میسو نشسته بودیم که در با حالت وحشیانه ای خورد
میسو:کیه؟
+نمیدونم میرم ببینم
+برا چی اینطوری در میزنی
+شماها اینجا چیکار دارین؟
جیمین: اماده شو باید بریم بیمارستان
+اونوقت چرا؟
تهیونگ: چون ات بخاطر توعه عوضی خودشو از ساختمون پرت کرده پایین *داد*
+چی چی؟
کوک: همین که شنیدی اماده شو
+او اومدم
میسو: هوپی براچی میخوای به خاطر اون خیانتکار بری اخه؟
+فعلا نمیتونم توضیح بدم خدافظ
میسو:اوم خدافظ عشقم*عشوه*
کوک: گگگگ خدافظ عشقم*اداشو دراورد*
جیمین: بریم
......حیحی
۶.۰k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.