Part 11

در رو باز میکنه هر دو مون هزمان وارد سالن میشیم همه جیغ میزنن پسرا چشاشون چهارتا میشه که ما باهم ستیم
همه ازمون عکس میگیرن منم از خجالت داشتم آب میشدم
کوک: اینا چرا باهم لباساشون سته؟؟
یونگی: نمیدونم
نامجون: تهیونگ این کارا چیه میکنی الان همش میره تو فضا مجازیااااا
وی: خب که چی بره من دوسش دارم برامم مهم نیس بقیه چی بگن😠
یک خبرنگار میپرسه ببخشید اقای کیم تهیونگ این خانم یعنی هه سو ایدل جدید و معروف کره جنوبی با شما نسبتی دارند که لباساتون مثل همه؟؟؟؟
وی: بله
همه: چییییییی
کوک: وات چی میگه
پاپارازی ها: بیشتر توضیح بدید.
تهیونگ : هه سو نامزدمه حالا همتون بدونید.
من : چی (داد)
پسرا و جنی و رزی: چیییییییی
همه: جیغ زدن وای خیلی بهم میاین و شروع کردن عکس گرفتن من عصبی شدم و سریع اونجا رو ترک کردم فشن شو رو از دست دادم.
شب
داشتم تنهایی قدم میزدم و فک میکردم که یهو صدای بزن بزن میومد.
رفتم جلو یه مکان متروکه بود.
عوضضضضضیییییی
ا صداش صدای جونگ کوکه سریع در رو باز کردم دیدم کوک داره تهیونگو میزنه.
من: کوک ولش کن
کوک : برو گمشو اونور (داد)
تهیونگ: هه سو بیا اینور نمیخوام بهت صدمه بزنه خیلی مست کرده.
کوک شروع میکنه به زدن تهیونگ
من: تهیونگ ولش کن
میوفتم به پاش اما کوک محکم با لگد منو پرت میکنه اونور.
تهیونگ: عوضی اشغال چیکار میکنی(داد)
کوک: هه سو تو میدونستی من دوست دارم ولیییی.