پرش زمانی فرداصبح
پرشزمانی فرداصبح
*با چکیدن چند قطر روی صورتم بیدارشدم
_ات بلند شو داره بارون میاد
*ها؟
_هیچی
&تهیونگ و ات براید استایل بقل کرد برد تو
*چرا اینکارو کردی
_چون داشتی زیر بارون خیس میشدی
&یه دفعه حرف ت دهن هردوتاشون ماسید انگارو دیگه مث قبل نبودن یعنی واقعا افسانه واقعی بود
÷چقد خیس شدین
_عشقم بهتره دیگه بریم خیلی زحمت دادیم
*آره موافقم
*میرم لباسامو عوض کنم بریم
_باش
............
*خو آمدم بریم
_بریم
*مامان من سرم درد میکنه یه قرص میدی فکر نمیکنم خونه قرص داشته باشیم
*به تهیونگ بده پیشگیری شه
÷باش وایسا
÷بیاید این دوتا رو بخورید
*_ممنون
_خب با اجازتون
*مامانی خداحفظ(بقل کردن)
÷خداحافظ عزیزم برو
*باش
............................
ویو ات
*از چند دقیقه پیش حالم بده گرمم شده انگار تو پایین تنه ام نبض پیدا کرده من نمیدونم اینا چی خو فقط حالم خیلی بده
_انگار ات حالش بده البته خودمم دست کمی از اون ندارم تحریک شدم خیلی خیلی بد
..............................
ویو مامان ات
÷اون دوتا قرصی که بهشون دادم قرص تحریک کننده بود تا شاید با این کار برامون نوه بیارن
×چرا اینکارو کردی اونا خودشون به موقع اینکارو میکردن
÷زودترش ته اشکال نداره
×من دخالت نمیکنم
..............................................
ویو ات
*رسیدیم تو خونه من حالم بد داشتم میرفتم دستشویی که تهیونگ دستمو کشید
_حالم بده
*من همینطور
_نمیدونم اما میخوامت
&تهیونگ لباش رو گذاشت رو لبای ات و میبوسید ات وقتی دید اون حال بدش تقریبا داره تموم میشه پس همکاری کرد البته نه فقط برای اینکه حال بدش تموم میشد برای اینکه حرفای مادرش تو ذهنش اکو میشد به خاطر همین همکاری کرد
......................بعد از انکارا.....................
_پچه چرا گذاشتی توت خالی شه خب .
*درد میکنه
_باش بیا برات بمالمش
*باش
_میرم برات قرص بخرم
* یعنی پچه نمیخواد (تودلش)
_چیزی شد
*نه چی باید بشه
_باش
_بهتر شدی
*اهوم مرسی میخوام برم حموم
_پس بزار ببرمت تو اتاق
*نه خودم میرم
*بلند شدم که تپ افتادم زمین
_به خاطر همین دارم میگم بزار ببرمت
*خب باش (بابغض)
_چرا بغض کردی
*پام درد گرفت خو
_چرا به حرفم گوشنمیدی خو
*ببخشید
_نگفتم معذرت خواهی کنی گفتم از این به بعد به حرفم گوش بدی
*باش
_میزارمت تو وان برات حوله و شامپو و اینطور چیزا برات بیارم
*باش
.....................یک ماه بعد ..................
ویو ات
*رفتم دکتر آزمایش دادم حامله ام همون لحظه رفتم خونه ی مامانم آزمایشو بهش نشون دادم اونم پول رو واریز کرد رفتم تو خونه تهیونگ نبود پس رفتم تو اتاق به آچا دوستم زنگ زدم اون گفت باشه تهیونگ در خونه رو زد رفتم برم درو باز کن م
_سلاممم
*سلاممم
*میگم برام گوجه سبز گرفتی
*بله بفرمایید
*مرسی
*با چکیدن چند قطر روی صورتم بیدارشدم
_ات بلند شو داره بارون میاد
*ها؟
_هیچی
&تهیونگ و ات براید استایل بقل کرد برد تو
*چرا اینکارو کردی
_چون داشتی زیر بارون خیس میشدی
&یه دفعه حرف ت دهن هردوتاشون ماسید انگارو دیگه مث قبل نبودن یعنی واقعا افسانه واقعی بود
÷چقد خیس شدین
_عشقم بهتره دیگه بریم خیلی زحمت دادیم
*آره موافقم
*میرم لباسامو عوض کنم بریم
_باش
............
*خو آمدم بریم
_بریم
*مامان من سرم درد میکنه یه قرص میدی فکر نمیکنم خونه قرص داشته باشیم
*به تهیونگ بده پیشگیری شه
÷باش وایسا
÷بیاید این دوتا رو بخورید
*_ممنون
_خب با اجازتون
*مامانی خداحفظ(بقل کردن)
÷خداحافظ عزیزم برو
*باش
............................
ویو ات
*از چند دقیقه پیش حالم بده گرمم شده انگار تو پایین تنه ام نبض پیدا کرده من نمیدونم اینا چی خو فقط حالم خیلی بده
_انگار ات حالش بده البته خودمم دست کمی از اون ندارم تحریک شدم خیلی خیلی بد
..............................
ویو مامان ات
÷اون دوتا قرصی که بهشون دادم قرص تحریک کننده بود تا شاید با این کار برامون نوه بیارن
×چرا اینکارو کردی اونا خودشون به موقع اینکارو میکردن
÷زودترش ته اشکال نداره
×من دخالت نمیکنم
..............................................
ویو ات
*رسیدیم تو خونه من حالم بد داشتم میرفتم دستشویی که تهیونگ دستمو کشید
_حالم بده
*من همینطور
_نمیدونم اما میخوامت
&تهیونگ لباش رو گذاشت رو لبای ات و میبوسید ات وقتی دید اون حال بدش تقریبا داره تموم میشه پس همکاری کرد البته نه فقط برای اینکه حال بدش تموم میشد برای اینکه حرفای مادرش تو ذهنش اکو میشد به خاطر همین همکاری کرد
......................بعد از انکارا.....................
_پچه چرا گذاشتی توت خالی شه خب .
*درد میکنه
_باش بیا برات بمالمش
*باش
_میرم برات قرص بخرم
* یعنی پچه نمیخواد (تودلش)
_چیزی شد
*نه چی باید بشه
_باش
_بهتر شدی
*اهوم مرسی میخوام برم حموم
_پس بزار ببرمت تو اتاق
*نه خودم میرم
*بلند شدم که تپ افتادم زمین
_به خاطر همین دارم میگم بزار ببرمت
*خب باش (بابغض)
_چرا بغض کردی
*پام درد گرفت خو
_چرا به حرفم گوشنمیدی خو
*ببخشید
_نگفتم معذرت خواهی کنی گفتم از این به بعد به حرفم گوش بدی
*باش
_میزارمت تو وان برات حوله و شامپو و اینطور چیزا برات بیارم
*باش
.....................یک ماه بعد ..................
ویو ات
*رفتم دکتر آزمایش دادم حامله ام همون لحظه رفتم خونه ی مامانم آزمایشو بهش نشون دادم اونم پول رو واریز کرد رفتم تو خونه تهیونگ نبود پس رفتم تو اتاق به آچا دوستم زنگ زدم اون گفت باشه تهیونگ در خونه رو زد رفتم برم درو باز کن م
_سلاممم
*سلاممم
*میگم برام گوجه سبز گرفتی
*بله بفرمایید
*مرسی
۲۸.۳k
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.