پارت : ۸

پارت : ۸
استاد وحشی من
(۳ سال بعد )
خبرنگار : امروز BTS رو داریم که در فرانسه کنسرت داره
خبرنگار : آقای کیم تهیونگ خیلی وقته به فرانسه سفر نکردید چه حسی دارید
ته: حس خوب
(خبرنگارها همینجور از همه ی اعضا داره می‌پرسه)
چند مین بعد :
هوسوک: اهه بلاخره رسیدممممم
اعضا : ارههههه
تهظ: بچه ها بیاید بخوابیم فردا کنسرت داریماااا
پی دی نیم : بخوابد دیگه
جیمین : چشم پدر جان
پی دی نیم : گمشووو
اعضا :😂😂😂😂🗿
(پرش زمانی به روز کنسرت)
شوگا: درست حسابی گریمم کناااااا
گیریمور : چشم آقای مین
شوگ: آفرین
نامی: بچه ها اماده شدیددددد
جین : اره آماده شدیم داش
نامی : خوبه پس بریم
اعضا : بریممممم.
...وسط اجرا...
جونگ کوک: حالت خوبه ته
ته: نههه
کوک: تههخ چت شددد
ته غش کرد ....(وای تهیونک کشته شد🗿😂)
ببرینش ما اجرا رو ادامه میدیم
پی دی نیم : خانم پارک ا.ت:
ا.ت: بله
پی دی نیم : حال آقای کیم بد شده لطفا برید پیششون
ا.ت: چشم
نیم: آفرین
ا.ت: رفتم تو که با چهره تهیونگ رو به رو شدم و خشکم زد
ته: ا...ت
ا.ت: ته اینجا چیکار می‌کنی
ته: یعنی منو نشناختی
ا.ت: چرا ولی
ته: بیخیال
ا.ت: خوب ماینه ت کنم چت شده
ته: تو اینجا چیکار می‌کنی اصن تو چرا بگو دکتر بیاد
ا.ت: من دکتر بیگ هیت هستم استاد
ته: اون پس به آرزوت رسیدی
ا.ت: اوهوم
ته: ..