بسم الله الذی لا اله الا هو

***((بسم الله الذی لا اله الا هو))***
درویش نیم،شیعه ی الله پرستم
سرحیدربه سلامت سر خودرا بشکستم...

از لحظه های سرودن از علی،نمیتوان گذشت و باید مستانه خواند..

مارا سر بحث و جدل و قاعله ای نیست
ما بین خداوند و علی فاصله ای نیست..

ابیات و مدحیه ها در ذهنم ویراژ میروند و یکی بیش از یکی مست و مجنونم میکنند..
چه نوای دل نشینی..
این کیست این؟
این کیست این؟!!!
هذاحیاة العارفین
از آسمان خوش تر شده
در نور او روی زمین..

این ابیات،خود آیات جنون اند..

وحی از خدا به حضرت ختم رسل رسید
هی از علی نوشته و قرآن درست شد..

به توکل نام اعظمت علی جان،بسم الله..
این بار مستانه از تو مینویسم و جانی تازه میکنم..
بسم له علم الیقین..
بسم له شیرین لقا
بسم له شمس و ضحا
بسم له بدر الدجا
بسم امیرالمؤمنین...

چه خوش سماعیست مرا..
از انگور های نجفت باده میگیری و خود برکامم میریزی..

تنها به خرج حیدر کرار میخوریم..

مست مستم میکنی با چرخش چشمت...
بریز..

ساقیا بریز و جان جانانم بگیر...
ساقی به پیاله باده کم میریزی
این میکده را چرا بهم میریزی
از گردش ساغرت شکایت دارم
آسوده بریز بنده عادت دارم..

میریزی و میچرخی و با ذکر خدا پر میکنی ظرف می ام را...
به به..
من چو مجنون به ساز دف و چنگ،به دور سر تو هو هو کنان میچرخم
بگذار رود هرکه به غیر تو بخواهد به جهنم
دینی که اساسا علوی شکل نگیرد
سوگند به مولا که دران شاکله ای نیست..
به به به...
میخوانم و هو میکشم..
چرخیدن یک عده به دور و بر کعبه
بی حب علی جز عمل باطله ای نیست..
آیات جنون را برسان ساقی قهار،که بگویم ز برایت..
هردم سماع بانغمه ی چنگ و می و دف...
رو به سوی نی جف..
تفریح کودکی علی بدر و خیبر است
تنها رفیق کودکی اش ذولفقار شد
تیغ دودم به دست علی چرخ میزند
بیچاره آن کسی که به تیغش دچار شد
یک مدعی پرید و ز خندق عبور کرد
تاخواست حرکتی بکند خوار و زار شد..
چه بزمی به راه کردی ساقی...
نفس از فرط مستی ام به لب آمد...
دگر توان گفتن نیست..
تو بریز و من مینوشم.. مارا سر بحث و جدل و قاعله ای نیست
مابین خداوندوعلی فاصله ای نیست..

میرزای بی تعلق
(نوای مجنون)