طوفان زندگیت را با تمام وجودم می بینم

طوفان زندگیت را با تمام وجودم می‌بینم
میگی حالم خوبه ، اما  تاریکی درونت را حس میکنم 

درک میکنم ...!
غرق شدنت ، در برگی از کتاب زندگیت را
در دل شکستگی هایت
در سرد شدن هایت
در خستگی هایت

اما غرق شدن تا کِی ؟!
خستگی تا  کِی؟!
  دلتنگی تا کِی ؟!

نمیشنوی صدایش را ؟!
فرا می‌خواند  تو  را  ...!
کتاب زندگیت را ورق بزن 
منتظر توست که دوباره قلم را بدست بگیری  و شروع  کنی به نوشت
 
این برگ از  کتابی که غرقش شدی را ورق بزن
برگ های دیگر منتظر توئند ،  برای رقم زدن یک داستان  جدید ...!

نترس از اینکه  دوباره تجربه کنی  درد را

بگذار کتاب زندگیت  قطور تر شود ، بگذار تجربه هایت بیشتر شود

این کتاب زندگی ، شاهکار  تو میشود زمانی که  به زیبا ترین شکل ممکن  درد هایت را از زیر قلمت بگذرانی
پس نترسو جلو برو  چیزی برای از دست دادن نیست
تنها  فقط تجربست ...!


نوشته ; " شین . ر "