خب سلام.. من میا هستمن و عاشق ویالونم ولی خوانوادم اونو ی

خب سلام.. من میا هستمن و عاشق ویالونم ولی خوانوادم اونو یه چیز حرام و منفور میدنن*مگه خوانوادت ایرانیه میگی حرام*من عاشق چیزای کلاسیکم وای خو مامان بابام نه متنفرن من همیشه قایمیکی میرم ویالون میزنم پدر واقعیم یه نوازنده ویالن عالی بود.... که فوت کرد.الیته من هنوز دوسش دارم کاسیفی*پرستار میا*مییاا بیا صبحانه بخورمیا:باشه *درحال شام خورن* باربی*خواهر ناتنی*:اه چندش باز با این لباس اومدی چقد چندش میا:تو لازم نیست حرف بزنی خوبه من بهت بگم لباس جلف نپوش باربی:ااهه مامان مامان:بله هوم میا با خواهرت درست حرف بزن میا:اه باشه غذاشو سریع میخونه میره تو اتاقش لباس فرم مدرسشو میپوشه میا:خداحافظ همه هیچی نگعتن کاسیفی:بای بای میا میا:بای بای *میا تو خوانواده پولدار بزرگ شده*تو مدرسه معلم:خب بچه ها امتحانو شروع میکنیم*اونم ریاضی ای من ریدم*یهو یکی اروم میگه:میا تقلب میرسونی میا:چته مت*مت قلدر مدرسس*مت:اه مینم تقلب میرسونی میا:نه خداییش کوروم سوالو گیری مت:یک میا:حاجی ریدم پس کلت انیقد اسکلی اهاهه خب ده میشه جوابش امتحان تموم میشه معلم:پرامم برا اولین بار میینم مت بیست شیدی و میا توعم برا بار هزارم بیست شدی ااه تنها کسی هستی که بهش افتخارم یکنم میا میا:ممنون خانم دامچز*فامیلی معلمشون* از کلاس میرن*مت میارو میکوبونه تو دیوار*ای چته مت:باید بگی هروقت مدرسه تموم میشه بگی کجا میری میا:خونه... مت:کجا تو کودوم کلاس*صدر صد میری تو یه اتاقی ویالون میزنی*میا:اه باشه اتاق خالیه جدیده کسی توش نیست مت:اه خوبه ولی چیکار میتنی میا:ب ت چه مت:اه بچه ها اگه میخواین من ادامشو بزارم باید ده تا کامنت بدین
#رمان