اسم رمان: ونزدی

اسم رمان: ونزدی
پارت 1
+16

بایول/ونزدی ادامز:
سن:17
شغل:دانش اموز
خانواده:پدر_مادر_برادر

جئون جونگ کوک:
سن:27
شغل:معلم/قاتل
خانواده:هیچ کس

ژانر: ترسناک_هیجانی_معمایی
امریکا_نیویورک_
(ونزدی)
ونزدی:فکرشم نکن
مادر.و:چه بخوای چه نه باید بری
ونزدی:فکرشم نکن من به اون کشور برم
مادر.و: فردا پرواز پس وسایلت رو جمع کن
با عصبانیت تمام رفتم داخل اتاقم
ونزدی:بیا بیرون میدونم زیر تختی
پاگزلی: ببخشید
ونزدی: دلت میخواد دونه دونه دندونات رو بکشم و بریزم تو حلقت اگه دلت نمیخواد گمشو بیرون (خونسرد)
پاگزلی:چشم
وقتی رفت بیرون تینگ از کشو اومد بیرون
ونزدی: تو دیگه چی میخوای
تینگ: 👈🏻👌🏻👎🏻(اصلا باهاش خوب رفتار نکردی)
ونزدی:بیخیال ناراحت نشد، فردا قرار بریم تینگ اماده باش
تینگ:👈🏻🖐🏻(کجا قراره بریم)
ونزدی:احتمالا کره جنوبی (پوزخند)
تینگ:👌🏻🤚🏻(اوکی چه ساعتی)
ونزدی:فردا میفهمیم فعلا استراحت کن
صبح_نیویورک_
مادر.و:پاشو ونزدی
ونزدی:بیدارم مادر
مادر.و:وقت رفتنه
#he_so