بعضی وقتا.

بعضی وقتا.
بعضی وقتا دلم برایه خودم تنگ میشه!
بعضی وقتا میشه بیخودو بی جهت بغض گلومو میگیره!اشک تو چشام جمع میشه
دستم میزارم کنار لبمو ناخونمو با انگشتم میشکنم.
نفس عمیقی میکشم هو...
سرمو میگیرم بالا نگاهی ب بالا میکنم ک اشکام نریزه :)
ولی نمی دونم چرا .
چرا بدش شونه هام میلرزه ؟!
چرا همش پلک میزنم
چرا چشام تار میبینه
بد دستمه ک بی اراده خیلی زود تمام این چرا هارو نابود میکنه
دستمو زیر چشمم میکشم
ک مبادا .
مبادا یکی الان منو ببینه غرورم از بین بره .!
اما.
این غرورم نی من.
من:)محبتی ندیده بودم ک
فقط.
عادت کردم
الان
حسه تنها ترین ادم شهرو دارم
. بی کسو کار ک کسی حالشو نمی پرسه !
ینی تو این میلیون ها ادم من!
من ...
باورش سخته ک
تنهام
اهله دلاش میفهمن
ک شبا برایه اینکه صدایه گریه هات بلند نشه چقدر ب خودت تلقینه خوب بودنو میکنیو دستتو رو لبات فشار میدی:)
هر وقت تونستی تنهایی یه فریاد میکشی
ک شاید دلت خالی شع
ولی من تنهاییمو از وقتی قبول کردم ک یکی از اقوام نزدیکم زد تو صورتم .
جلویه همه
من بچه بودم .
ولی اون گفت تو جز ما نیستی
من خورد شدمو شکستم:)
تنهایی رو تر جیح دادم
#مهزیار
حرف دلمه :)