P

P18
+بابا این گاو بحثو ادامه میده

باباش:تو اصلا کاریش نداری

+بابا

پایان عروسی

+عوف بلاخره

_برو سوار ماشین شو الان میام

+باش

سوار ماشین شدم بعد ته اومد

_بریم

+هوم

رسیدن خونه

+هوراااا تموم شد

_اوم

+میگم ته

_جانم

+کی باید طلاق بگیریم؟

_مـ..گه نمیخوای باهم تا آخر عمر باشیم

+معلومه ک نه من توی گاو این همه سال تحمل کنم تو همین چند روز قد ی سال بود

_اما اونوقت من چی میشم

+چمیدونم

بعد رفتم اتاق لباسام رو عوض کردم با ی هودی ک روش اسکلت سفید بود خود هودی هم مشکی بود و ماله ته بود

+گشنمههه

_ب عنم

+گگگگ

رفتم دستشویی پسره گاو فکر کرده دوسش ندارم هع آخه من قلبونت بلم من عاشقتم هااا

_از پشت در همه چی رو شنیدم

+تو پشت در دستشویی هم ولم نمیکنی

بعد دور کمرم رو گرفت

_دوسم داری؟

+نـ..ه

_دوسم داری؟

+اره مگه دوس داشتن جرمههه(داد)

یهو با حالت تهوعی ک گرفتم روش بالا آوردم

+اوه ببخشید وایی چیشد

_اا اشکالی نداره برو دستو صورتتو بشور من برم لباسم رو عوض کنم

+اوک

هردو کار هارو انجام دادیم

+چرا یهو حالم بد شد

_نمیدونم شاید چیز بد خوردی

+شاید!

فردا صبح {جدا خوابیدن}

دوباره حالت تهوع گرفتم ولی خوب ب ته نگفتم دوباره بعد صبحانه هم شدم
بعد شام هم شدم

_ا. ت حالت خوبه میخوای بریم دکتر؟

+نه خوبم

_از دیشب داری اینجوری میشی ببرم بیمارستان

+میگم نه

_بیا بریم

+خووو

رفتم لباس پوشیدم(تو پارت بعد)

‌+بریم

رفتیم بیمارستان

دکتر : از این بیبی چک استفاده کنید

+چـ.......شــــم

دکتر:جواب مثبته

+جررر. چیییی

رفتم بیرون

_چیشد؟

_چیشد؟

_ا. ت با توام چیشد؟

+هیچی گفت خوب میشم

_ا. ت(داد)

+گفت حاملم دیشب بابا ی چی گفت واقعیت شد(داد)

_واو و.. واقعا؟

+هوم

بغل‌ش میکنه و میچرخونههه

_خدایااااا دارم بابایی میشممم

+ااخخخ بچه دوس داری؟

_یسسسس
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خماریییـ
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس