پارت16

پارت16
#زندگی_باتو

دکتر:ولی یه اتفاقی افتاده

ا. ت:چ... چه اتفاقی

دکتر:خ..خب

ا.ت:لطفا بگید

دکتر:ممکنه برن تو کما

ا. ت:افتاد زمین*

دکتر:لطفا آروم باشید خانوم پارک ا. ت

ا. ت:نه نههه تقصیر منههه
دوییدم سفت اتاقش*

دکتر:خانوم ا. تتتتتتتت
شما اجازه ندااارییید وارد بشییید

ا. ت:وارد اتاق شد*
جیییمیییین
چشمای قشنگتو بازززز کن
یه بار دیگهههه نگام کنن
من بدون تووو میمیررررم

اشکام سرازیر میشدن
که ریخت رو صورت جیمین

دیدم داره چشماش تکون میخوره

ا. ت:ج... جی... جیمیین
صدامو میشششوی؟؟
منو میبینیییی؟؟

جیمین:ا.... ا... ا. ت

ا. ت:دککککتر

دکتر:شما بیرون باشید

بعد از 30 مین*

ا. ت:آقای دکتر
حالش چطوره

دکتر:ایشون به هوش اومدن
احتمال به کما. رفتن و نرفتنشون 50... 50 بود و ایشون یه دلیل مهم برای برگشتن داشتن
و موندنو انتخاب کردن

ا. ت:گریه*

یکروز بعد*

ا. ت:چرا؟

جیمین:چی چرا؟

ا. ت:گذاشتم حالت بهتر بشه
تا بپرسم چرا اون کارو کردی؟

جیمین:کدوم کار

ا. ت:خودتو به اون راه نزن پارک جیمیییین

جیمین:ینی میزاشتم عشق زندگیم
و موچی کوشولوش تو خطر بیوفتن؟

ا. ت:اونوقت عشق زندگیت و موچی کوچولو بدون تو میمردن

جیمین:خیلی غلط میکنن

ا. ت:یاااااا
بدون تو منم میمردم
خودمو میکشم
اگه زنده میموندم
زندگی نمیکردم
هیچوقت خودمو نمیبخشم
ببخشید که بدون حرف از اونجا زدم بیرون
ببخشید که بهت اعتماد نکردم
ببخشید که همه چیو خراب کردم
ببخشید که.....

جیمین:هی هی آروم باش
چرا نباید ببخشمت
تو حق داشتی عسلم
آروم باش
هیچی تقصیر تو نیست
الانم که من هستم
تا ابد پیشتم

ا. ت:جیمینو بوس کرد*

جیمین:چقدر دلم برا لبات تنگ شده بود بیب
خیلی دلم برات تنگ شده بود ا. ت

ا. ت:من جای نمیرم
تا ابد پیشتم

لایک و فالو یادتون نره