سناریو

سناریو
وقتی میرن عروسی

همه چی عادیه و مردا دارن اون وسط قر میدن که نامجونم داره میره که بهشون ملحق شه که فیلمبردار داشت رد میشد و نامجونم به اون یارو خورد دوربین افتاد
نامجون:بابا غلط کردم
فیلمبردار: تا تلافیشو سرد در نیاریم ولت نمیکنم
بعد در همون لحظه جیمین و جین با تمام جذابیتشون به دیوار تکیه داده بودن و قربون صدقه خودشون میرفتن که چه خوشتیپ شدیم که نامجون که داشت می‌دوید خورد به جیمین و جین و جام شراب قرمز تو دستاشون رید رو کت شلوارهای سفیدشون
جیمین جین: نامجونننننننننن
بعد جیمین و جین به اونا ملحق شدن دنبال حضرت آقا رفتن
جیمین: نامجون اگه دستم بهت نرسه اون موقع من میدونم و توو ازراعیل
ازراعیل:ها چی کی من کی اومدم تو داستان
جین: باشو با ما بیا که سوژه همون کت شلوار ابیس(منظورش نامجونه)
ارزاعیل:اوکی
حالا نامجون بدو جیمین و جین بدو فیلمبردار بدو

این دوندگی تا زمانی ادامه داشت که رسیدن به خونه عروس داماد

جین:اینبار ولت میکنم
داشت آینو میگفت که ماشین بدون سقف عروس داماد اومد
عروس داماد جلو بودن و جونگکوک و تهیونگ شوگا و جیهوپ عقب رو صندلی واستاده بودن یو چیهوپ داشت میخونه
چیهوپ:ارور تک تک تتک تک
بقیه اعضا و عروس و داماد و ازراعیل و همسایه ها: غفور غفور

و اینگونه عروس کشون تموم شد




ازراعیل:میدونم خیلی سم و اسیدی شد اما ساخته های ذهن مسموم و سم ادمینه دیگه چه میشه کرد



اولین سناریو م بود اگه بد شد ببخشید🤣🤣🤣🤣