چالیون ویو

چالیون ویو

انقدر گشتم اخر چند تا از سند هاش رو پیدا کردم
بقیه اش رووپیدا نکردم بیخیال شدم ما همین ها رو هم بفروشیم می تونیم بریم لندن پس از دفتر رفتم بیرون سوار ماشین شدم رفتم عمارت

£ خانم کجا رفته بودین ( بادیگارد )

چالیون : لازم نیس به تو جواب پس بدم

€ خانم

چالیو ن ؛ بکشین کنار وگرنه بد تنبیه میشین

بادیگاردا رفتن اون طرف چالیون رفت اتاقش

چان سو زنگ زد

چان سو : خب چی شد

چالیون : برداشتم

چان سو : همش رو؟

چالیون : نه فقط ۴ تا از ویلاهاش

چان سو : هوفففف

چالیون : همین ها کافیه

چان سو : نه باید همش رو پیدا کنیم من میخوام جیمین ورشکست بشه

چالیون : باش بعدشم من کار دیگه ای دارم

چان سو : یعنی چی ؟ منظورت از کار دیکه چیه

چالیون قط کرد

چالیون : ات یکاری کنم پشیمون بشی از زنده بودنت

چالیون رفت رو کاناپه بخوابه تا کسی شک نکنه
صبح


جیمین ویو
با روشنایی چیزی بیدار شدم رو کاناپه خوابیده بودم ات و چالیون پیشم بود


جیمین: لیایلو ( اسم خدمتکار ) ( چه اسم زیابیی اصلا کشف ادمین تون


لیایلو ؛ بله ارباب

جیمین ؛ این پرده رو بکش


لیایلو : چشم

جیمین : از دیشب ما اینجا خوابیم


لیایلو : من ساعت ۶ صبح که امدم اینجا بودین


جیمین : مگه الان ساعت چنده


لیالیو ؛ ۱۰


جیمین زود بلند شد رفت دشویی کار های مربوطه رو انجام داد رفت پایین


جیمین : چالیون

چالیوم : هم ( با صدای خواب الود


جیمین : پاشو ساعت ۱۰ صبحه


چالیون بیدار شد
جیمین : زود حاضر شو


چالیون : باش


حاضر شدنرفتن شرکت

سانکو : اقای پارک

جیمین: بله

سانکو : سند ویلای کانادا نیس و سند................. ( یک چی تصور کنید


جیمین : یعنی چی

چالیون ؛ چه زود فهمیدن وایسین دو روز
بگذره ( تو دلش

جیمین : سانکو زود بیا دفتر

سانکو : چشم

رفتن دفتر
جیمین : خب چی شد

سانکو : طبق نقشه دیروز خانم چالیون امدن و سند تقلبی رو برداشتن

جیمین : خوبه سند ها جاشون امنه

سانکو : بله

جیمین : پس چرا دست بردار نیس سند ها رو برداشت دیگه چی می خواد ( ارم )


در زدن میا امد ( دستیار جیمین )


میا : اقا با من کاری داشتین


سانکو : طبق نقشه چالیون سند رو برداشت


میا : خب باید مدرک داشته باشیم تا اینو ثابت کنیم


میا : چقدر دختر ساده ای هس فکر نکرد اینجا نگهبان یا دوربین داره


جیمین : هم


سانکو : پس چرا دیروز فرار نکرد


میا : احتمال زیاد این فقط یکی از هدافش بود


سانکو : هدف دیگه ؟


جیمین : بقیه سند ها


میا : شاید هم ات


سانکو : راس میگه