کپشن بخونید
پسری نزد حکیمی رفت
پسر گفت ای حکیم اگر پسر و دختری عاشق یکدیگر باشند و در سن ازدواج نباشند تکلیف آن دو چیست؟
حکیم قوطی کبریتی از جیبش درآورد 3 چوب کبریت از قوطی جدا کرد سپس 2 چوب کبریت را درون قوطی گذاشت آن چوب کبریت را از وسط نصف کرد و در حالی که داشت با نوک تیز کبریت دندانش را پاک میکرد فرمود پدرسگ برو درست رو بخون فردا امتحان داری
پسر گفت ای حکیم اگر پسر و دختری عاشق یکدیگر باشند و در سن ازدواج نباشند تکلیف آن دو چیست؟
حکیم قوطی کبریتی از جیبش درآورد 3 چوب کبریت از قوطی جدا کرد سپس 2 چوب کبریت را درون قوطی گذاشت آن چوب کبریت را از وسط نصف کرد و در حالی که داشت با نوک تیز کبریت دندانش را پاک میکرد فرمود پدرسگ برو درست رو بخون فردا امتحان داری
۱.۷k
۰۶ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.