و رفتم خونه ی نامی هیونگ همه اونجا جمع بودن . نامه رو توی
و رفتم خونه‌ی نامی هیونگ همه اونجا جمع بودن . نامه رو توی ماشین خوندم و پیاده شدم . روش نوشته بود که بعد از دیدن فلش بخونمش .
توی فلش
ات . سلام . خوبید . ببخشید . واقعا متاسفم که مجبورید که من رو تحمل کنید .. فقط ۵ دقیقه وقت بدید . من نمیدونم چطور معذرت خواهی بکنم .تا یکم من رو ببخشید. راستش . من کوک رو خیلی دوستش داشتم و دارم و خواهم داشت . حتی وقتی که قلبی واسه‌ی تپیدن ندارم . اما من نمیتونستم که باهاش باشم. کوک تو مادرت گفت تو باید با یه کره ای ازدواج کنی ....و من و تو اختلاف سنی زیاد تری داریم . هرگز به خاطر هیت هایی که از وقتی باهت بودم گرفتم ....اذیت نشدم . چون تو تکیه گاه من بودی ... باعث شدی بتونم جلوش رو بگیرم ... من قبول نکردم اما اون گفت بهت به دروغ میگه که من بهت خیانت میکنم اما این کار ور نمیتونست ...پس گفت اگه باهات به هم نزنم ... به کمپانی میگه که تو رو اخراج بکنه .. من مغزم. ا رنمیکرد کمپانی و مامانت هم دست بودن و شایعد های زیادی از من در آوردن..... همه داشتن به اضافه کردن یه هیتر تو بادیگاردات و اخراج و منحل کردن گروه تهدید میکردن .. ....جیمینا من متاسفم ... به خاطر من تهدید به مرگ شدی اونم به خاطر اینکه بهم نشون بدن هرچی میگن پاش هستن و. هرچی گفتن رو میکنن ... من وقتی دیم میخوان این اتفاق ها رو سرمون بیارن تصمیم گرفتم خودم رو نه ... بلکه کوک رو فدا کنم و از خودم یه سنگر نفرت تو دل های پاکتون ایجاد کنم ... بیشترین آسیب این اتفاق رو خودمن اول دیدم و بعدش کوک .... اعضا خیلی خوب هواش رو داشتن ...مرسی که بهم فرمودین.. ارزش من از زباله ها هم کمتر.....هست ...امیدوارم من رو ببخشید ...و هرچی و هر کاری بگید و پشت سرم بکنید همه‌ی بدی ها من لیاقت مرگ رو هم ندارم ..اونقدر که کثیف و عذاب آورم.. باعث شدم ۷ تا فرشته ... اسبی ببینند....معذرت میخوام از همه تون .... (بغض)
جین هیونگ به خاطر به خنده انداختن و غذاهای خوشمزه ات ممنون . توی نامه‌یی که کنار فلش هست توش توی یه کاغذ کوچک غذا های دیگه ای هم دستور پختش رو نوشتم امیدوارم .. اونقدر تو دلت ارزش داشته باشم که نگاهش بکنی البته فک کردم شاید ببخشیم .. تو راس میگی من که بچه هم یه بچه‌ی ۱۸ ساله ....
نامی هیونگ ممنونم تو بهترین رئیس جمهور ارمی ها هستی بهترین لیدر ...ببخشید که اذیتتون کردم .
هوپی هیونگ متاسفم و معذرت میخوام که قولم رو زیر پا گذاشتم و واسه‌ی زندگی نمیجنگم و میخوام که تموم کنم همه‌ی عذاب وجدان ها من رو میکشه ..
جیمینا...
توی فلش
ات . سلام . خوبید . ببخشید . واقعا متاسفم که مجبورید که من رو تحمل کنید .. فقط ۵ دقیقه وقت بدید . من نمیدونم چطور معذرت خواهی بکنم .تا یکم من رو ببخشید. راستش . من کوک رو خیلی دوستش داشتم و دارم و خواهم داشت . حتی وقتی که قلبی واسه‌ی تپیدن ندارم . اما من نمیتونستم که باهاش باشم. کوک تو مادرت گفت تو باید با یه کره ای ازدواج کنی ....و من و تو اختلاف سنی زیاد تری داریم . هرگز به خاطر هیت هایی که از وقتی باهت بودم گرفتم ....اذیت نشدم . چون تو تکیه گاه من بودی ... باعث شدی بتونم جلوش رو بگیرم ... من قبول نکردم اما اون گفت بهت به دروغ میگه که من بهت خیانت میکنم اما این کار ور نمیتونست ...پس گفت اگه باهات به هم نزنم ... به کمپانی میگه که تو رو اخراج بکنه .. من مغزم. ا رنمیکرد کمپانی و مامانت هم دست بودن و شایعد های زیادی از من در آوردن..... همه داشتن به اضافه کردن یه هیتر تو بادیگاردات و اخراج و منحل کردن گروه تهدید میکردن .. ....جیمینا من متاسفم ... به خاطر من تهدید به مرگ شدی اونم به خاطر اینکه بهم نشون بدن هرچی میگن پاش هستن و. هرچی گفتن رو میکنن ... من وقتی دیم میخوان این اتفاق ها رو سرمون بیارن تصمیم گرفتم خودم رو نه ... بلکه کوک رو فدا کنم و از خودم یه سنگر نفرت تو دل های پاکتون ایجاد کنم ... بیشترین آسیب این اتفاق رو خودمن اول دیدم و بعدش کوک .... اعضا خیلی خوب هواش رو داشتن ...مرسی که بهم فرمودین.. ارزش من از زباله ها هم کمتر.....هست ...امیدوارم من رو ببخشید ...و هرچی و هر کاری بگید و پشت سرم بکنید همه‌ی بدی ها من لیاقت مرگ رو هم ندارم ..اونقدر که کثیف و عذاب آورم.. باعث شدم ۷ تا فرشته ... اسبی ببینند....معذرت میخوام از همه تون .... (بغض)
جین هیونگ به خاطر به خنده انداختن و غذاهای خوشمزه ات ممنون . توی نامه‌یی که کنار فلش هست توش توی یه کاغذ کوچک غذا های دیگه ای هم دستور پختش رو نوشتم امیدوارم .. اونقدر تو دلت ارزش داشته باشم که نگاهش بکنی البته فک کردم شاید ببخشیم .. تو راس میگی من که بچه هم یه بچه‌ی ۱۸ ساله ....
نامی هیونگ ممنونم تو بهترین رئیس جمهور ارمی ها هستی بهترین لیدر ...ببخشید که اذیتتون کردم .
هوپی هیونگ متاسفم و معذرت میخوام که قولم رو زیر پا گذاشتم و واسه‌ی زندگی نمیجنگم و میخوام که تموم کنم همه‌ی عذاب وجدان ها من رو میکشه ..
جیمینا...
۸.۳k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.