the backward harsh world پارت8

#the_backward_harsh_world #پارت8
یویی
همه راه افتادیم نشستیم رومبل
من:خوب سورن چی گفت پسره بهت
سورن:یه پرونده به پستشون خورده ازما کمک میخوان
اینو که گفت هرسه تامون زدیم زیر خنده حالا نخند کی بخند
من:مطمئنی سورنی مخت تاب برنداشته کسی مثل ما آخه چرا ما پو
میجو:چه اشکالی داره کمکشون کنیم
یئون:مخت کخ کرده نه که ما خودمونم پروندمون پاکه ما خودم چند بار کلاه برداری کردیم آدم کشتیم
میجو:شماها کشتین من هیچ وقت نبودم
لونا:حالا بودی یانه بودی توام شریک جرم مایی کم چیزی که نیستی خوب چیکار کنیم
یئون:قبول کن سورن
سورن:هننن
من:راست میگه هرچی به دشمنت نزدیک تر باشی راحت تره کنترلش آره
سورن:خیل خوب درضمن فقط ما پنج نفر میخوان پنجاه میلیون دلار هم پیشنهاد کردن بهمون
میجو:شت ما چقدر مهمیم وییی چه باحال
من:شرط دیگه ای هم گذاشتی
سورن:آره نگران اونش نباش!
من:خوب زمینه پروندش چیه؟!
چند تا عکس انداخت رویی میز به آدما اون عکس اشاره کرد
سورن:اینا همشون کشته شدن همشونم یا کله گنده خلاف بودن یام آدمهایی مهمی بودن
یئون:بنظر نمیاد بهم مرتبط باشن
سورن:درسته اونا سرهمین گیر کردن دنبال اینن که بدونن چطوری بدون سر وصدا شرشون کم میشه هیچکس حتی خانواده ها و خبرگزاری هایی مهم صداشون درهم نیومده
من:فک کنم آخرش بد تموم بشه اما دلم میخواد یه بار قهرمان داستان باشیم به جایی تبهکار داستان بودن
اما واقعا حقیقت همه آدما چیه؟ چرا مردن یعنی کسی مثل ما دنبال انتقام گرفته نشده بود