پارت ۲۴ : مریضی ²

پارت ۲۴ : مریضی ²
مافیا ~
_ موری ساننننننن
_ رفتن مثل بز تو و ریختن پشماش
☆ خب دوستان شیپ جدید وارد میشود موری و فوکو 🥳🎉🎀
_ شما دوتا داشتید با هم کیس میرفتید؟
☆ دوستان عزیز فوکو و موری داشتن با هم کیس میرفتن و اینکه از دیشب تا الان فوکو موری رو داشته میکرده و نوبت به کیس برای بار صدم رسید که دازای مثل خر اومد تو
♧ اشتباه دیدی
_ برای همین لخت مادرزاد رو تخت باهاشی؟
× بچه تو چرا سرت تو کون ملته؟
_ خب همینی که هست برم به کویو و بقیه بگم * مثل اسب یورتمه رفت سمت اتاق کویو *
_ کویو سانننننننننن
₩ یا سید سوکونا چخبرته اسب
_ موری سان و فوک___ * خفتش از پشت گرفتنو بردن *
× ببین بچه کونی اگه به کسی بگی دهنت سرویسه
♧ ددی آروم باش
_ او مای گاد ددی ؟ تو از اون بوی های ۲۰ ساله نیستیا
♧ پیرم نیستم
_ منطقی بود
_ اون وقت چرا نباید بگم
× اگه زندگی رو دوست داری__
_ روم تاثیری نداره خیلی هم عالی اگه بتونی در آرامش بکشیم
♧ فوکو آروم باش
♧ چی میخوای دازای پسرم؟
_ چویا رو 🥳🎉🎊
♧ اوکی مال خودت
_ خب پس اومدم بگم مریض شده نمیتونه بیاد سازمان یکم مرخصی بدی بهش دیگه کلا صاحبش شدم چی بهتر از این خدافظ * یورتمه رفتن به سمت خونه *
*** خونه ( دوستان هر وقت این (***) علامت دیدید یعنی برش زمانی داشتیم )
_ یههه یههه چیبی مال من شد
+ ددی چخبره؟
_ هیچی کوچولو مال من شدی تمام و کمال
+ سازمان چی؟
_ موری و فوکو هم مث ما هستن منم در ازای حق سکوت تو رو گرفتم
+ مگه من کالام؟
_ کالا چیه بیبی الان تو مال منی دیگه با خیال راحت به فاکت میدم
+ شرمنده مریضم = _ =
_ اشکال نداره ددیت کلی صبر کرده اینم روش 🥳♥️
+ خب ددیم نمیخواد یه چی بده بیبیش بخوره ؟
_ چی میخوای دارلینگم
+ ذوق مرگ شدن
+ طبق معمول رامن موخوممم ♡•♡
_ اوکی فرشته برو اتاقت درست کنم بیارم برات
+ باشه
*** اتاق
+ شت چرا دلم میخواد به فاک برم چخبرته چویا آروم باش
+ عرررر نمیتونم نیاز دارم رسما به فاک برمممم کومکککک
_ اگه کمک میخوای من اینجا هستما
+ یا حضرت عباس تو مگه نرفتی رامن درست کنی ؟
_ دیدم تو یخچال داشتیم داغش کردم آوردم برات
+ ها اوکی
_ خب بیبی چی میگفتی؟
+ هی..هیچی
_ مطمئنی ؟
+ آره هیچ وقت تو زندگیم مطمئن تر از الان نبودم
_ ها خب اوکی بیا اینم رامن بگیر بخور من برم بخوابم
+ * وای شت جدی داره میره ولی من الان نیازش دارم آخه چه وضع مزخرفیه نمیفهمم واقعا اون موقع که نمیخوام رسما شیک و مجلسی به فاکم میده الان که دارم بال بال میزنم میره *
+ عررررر دارم میمیرم . چیزی نیست چویا آروم باش رامنت بخور آروم میشی . اصلا یهویی چخبر شد؟
☆ بریم ببینیم چخبر شد از صدقه سری دازای جان هست 🤦🏼‍♀️
*** زمانی ‌ که میخواست دارو بده به چویا
_ خب دارو دادم بهش * رفتن سمت آشپز خونه *
_ وات؟ چرا این قرص باز نشده؟ من که همین الان یکی دادم به چویا * نگاه کردن به داروی کنار دستش *
_ حاجی شتتتتتت اینکه قرص تحریک کننده هرمون های جنسیهههههههه * دوستان این قرصه یه مدل قرصی هست که فرد مورد نظر نوش جونش میکنه و هرمون های جنسیش حسابی تحریک میشن و نیاز شدید پیدا میکنه رابطه جنسی داشته باشه و معمولا چند ساعت بعد از مصرف تاثیر خودش میزاره بسته به نوع قرص ساعت تاثیر گذاریش متفاوته *
_ وایییی شتتتتتت الان چویا کی قراره تحریک بشه * شروع به خوندن بروشور *

پایان _ مرسی لایک میکنی 🥳🌟♥️
اصلا عشق میکنید ؟ اعتراف کنید انتظار موری و فوکو رو که میدونم نداشتید اما خدایی عشق کنید پارت بعد هنتایه میدونم انتظار نداشتید هنتای بشه یهویی اما من همیشه غیر قابل پیش بینی هستم یاه یاه یاه یاه یاه یاه 👸🏼🎀