وقتی که حدود 10 یا 11 سالم بود، مدام در اخبار ها در مورد

وقتی که حدود 10 یا 11 سالم بود، مدام در اخبار ها در مورد کشته شدن چند نوجوان فلسطینی به دست سربازان رژیم صهیونیستی و یا قتل یک مسلمان در اروپا میشنیدم..کلید واژه مشترک همه ی این اخبار، کلمه ی ' نژاد پرستی' بود.. اون موقع من اطلاعات خیلی زیادی در این مورد نداشتم و نژاد پرستی را تنها، در اسراییل و کشور های غربی میدانستم.از آن طرف در برخی کتب خونده بودم اسلام همه ی نژاد ها را دارای یک ارزش میداند، و میگوید هیچ نژادی بالاتر از نژاد دیگر نیست. خیلی خوشحال شدم که مسلمان هستم و از آن طرف هم توی ذهنم تمام غیر مسلمان ها رو به این واسطه تحقیر میکردم و اون ها رو افراد وحشی میدونستم که در این حد نمیتوانند درک کنند که نژاد برتری وجود ندارد!.. کمی که بزرگتر شدم، جرقه هایی در ذهنم زده میشد.. مثلا یک بار هنگامی که دوستانم داشتند با لحن تحقیر با برخی افراد افغانی ها صحبت میکردند، به ناگاه یاد نژاد پرستی افتادم.چه جالب! من از کودکی چنین برخورد هایی را دیده بودم اما هیچگاه اینگونه نگاه نکرده بودم.. با خودم این برخورد را با چیز هایی که فکر میکردم معیار نژاد پرستی هست، مقایسه کردم، به این نتیجه ی تلخ رسیدم که این برخورد دوستانم چیزی جز نژاد پرستی نیست..

...کم کم وقتی سنم بیشتر شد، فهمیدم نژاد پرستی مختص به هیچ جای ویژه ای نیست.نه اسراییل نه اروپا نه آسیا و نه هیچ جای دیگر.. و خود ما از بسیاری نقاط جهان خیلی نژاد پرست تر هستیم..نمونه ی جامعه ی خودمان را، در نظر بگیرید،.. ما ایرانی ها حداقل در فضای مجازی برخیمون مسلمان و برخی دیگر دارای خون پاک آریایی و ضد اسلام هستیم! در هر دو صورت ما دم از انساندوستی و تمدن بزرگ گذشته میزنیم.. اما در همان حال، افاغنه ی داخل کشور را تحقیر میکنیم و اعراب را وحشی، ملخ خوار و لایق مرگ میدانیم. از کوروش کبیر دم میزنیم که با تمام تمدن های اشغال شده به خوبی رفتار میکرد، در همین حال از این ماجرا برای فحش دادن به مسلمانان و اعراب استفاده میکنیم... بعد جالب تر از همه خود را بهترین و پاک ترین و صلح دوست ترین مردم دنیا میدانیم.. واقعا برای من عجیب هست! یک انسان در قرن بیست و یکم با این همه ادعای پیشرفت، در هر نقطه ای از جهان، چطور میتواند حتی به این چرندیات فکر کند که یک نژاد از نژاد دیگر برتر است؟ مگر غیر از این است وقتی به دنیا میآییم ذهنمان یک لوح سفید است و تنها در اثر تربیت خانواده و محیط تغییر میکنیم؟
بی شک کسانی که این حرف ها را میزنند، نه اطلاعی از اسلام، نه از ایران باستان، نه هیچ چیز دیگر ندارند..تنها میتوانم بگویم کاش مطالعه ی ما بیشتر شود..مگر میشود انسانی که مولوی میخواند دم از نژاد بزند؟مگر امکان دارد کسی که شاملو خوانده است_ شاملویی که شن چوی زرد پوست کره ای را همسنگر خود میداند_دم از برتری انسان بر انسان بزند؟مگر میشود اصلا انسان در ذات از انسان بالاتر باشد؟ مگر میشود؟؟؟؟
از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
***********************

تفاوت آدم ها و انسان ها:
آدم ها زندگی می کنند…
انسان ها زیبا زندگی می کنند!
آدم ها می شنوند…
انسان ها گوش می دهند!
آدم ها می بینند…
انسان ها عاشقانه نگاه می کنند!
آدم ها به فکر خودشان هستند…
انسان ها به دیگران هم فکر می کنند!
آدم ها می خواهند شاد باشند…
انسان ها می خواهند شاد کنند!
آدم ها اسم اشرف مخلوقات را دارند…
انسان ها اعمال اشرف مخلوقات را انجام می دهند!
آدم ها انتخاب کرده اند که آدم بمانند…
انسان ها تغییر کردن را پذیرفته اند تا انسان شدند!
آدم ها می توانند انسان شوند…
انسان ها در ابتدا آدم بودند!
آدم ها، آدم اند…
انسان ها، انسان!
اما آدم ها و انسان ها هر دو انتخاب دارند…
اینکه آدم باشند یا انسان، انتخاب با خودشان است.
نیاز نیست انسان بزرگی باشیم…
انسان بودن خود، نهایت بزرگی ست!