دلم ای عشق تو را در همه جا میخواهد

دلم ای عشق تو را در همه جا میخواهد
سرِ سجّاده به هنگامِ دعا میخواهد
به تماشایِ تو تا آن سرِ صحرا رفتم
دلِ من نازِ تو بی چون و چرا میخواهد
مثل لیلا شده‌ام ، حسرتِ مجنون دارم
سرِ هر کوچه تو را شاه و گدا میخواهد
کوزه بر دست چنان تشنه‌یِ دیدارِ توام
از تو انگار دلم جامِ بلا میخواهد
معنیِ زندگیِ من شده‌ای باور کن
دل در این دشت تو را شاد و رها میخواهد
عطرِ گیسویِ تو با من سفری خوش دارد
زلفِ خوش عطرِ تو را بادِ صبا میخوهد
قدمی رنجه کن و گوشه‌یِ قلبم بنشین
خوبِ من عشق مرا ، عشق تو را ، میخواهد
من و تو کاش شبی در دلِ هم ما بشویم
دلِ من عشقِ تو از دستِ خدا میخواهد