رابطه سوخته (Burnt relationship )

رابطه سوخته (Burnt relationship )
part ⁹

ویو جه هوآ:
آقای مین..... چ فامیلی باحالی هرچند فامیلی خانواده مامانم هم مینه (خدا شفا بده) رسیدیم سمت دفتر آقای مین
تمام پرده ها کشیده بود و نور خورشید تمام فضای دفترش رو پر کرده بود
~آقای مین خانوم جه هوآ اینجا هستن
(مین یونگی ✓)
✓خیلی خوب میتونید برید

محو تیپش شده بودم ک صورتشو برگردوند
پشماام چ صورت خوشگلی داشت
همینطور محو زیباییش شده بودم ک
✓میدونم خیلی جذابم
♡عا.... چیزه... ب. بله
✓*خندیدن*
✓بفرمایید بشینید
♡بله ممنون
(بعد از نشستن)
✓خب میتونم سنتون و مدرک تحصیلیتون رو بدونم؟
♡بله من جه هوآ هستم و ۲۲سالمه و لیسانس حسابداری دارم
✓خیلی هم خوب
✓خب ایا دوست دارین دستیار شخصی من باشین؟

ویو یونگی:
وقتی آقای هوو(دستیارش) اون دختر رو آورد توی دفترم پشتم رو بهشون کرده بودم اما وقتی رومو سمتش برگردوندم واییی خیلی دختر خوشگل و کیوتی بود به آقای هوو گفتم بره تا باهاش درباره کار صحبت کنم هرچند با همون نگاه اول عاشقش شده بودم اما نمیخواستم بروزش بدم پس بهش گفتم ک بشینه تا جلسمون رو شروع کنیم. وقتی نشستیم محو موهای بلنده قهوه ایش شده بودم خیلی خوشگل بودن هم خودش و هم موهاش ازش درباره سنش پرسیدم۲۲سال خیلی خوبه منم ۲۴سالمه پس زیاد فاصله ی سنی نداریم درباره تحصیلاتش پرسیدم گفت ک لیسانس حسابداری داره واو بهش افتخار میکردم تنها دختری بود توی شرکت ک لیسانس حسابداری داشت تمام خانوم های شرکت دیپلم حسابداری دارن اما اون دختر....... واو فوق العادست
به نظر با تحصیلاتی ک داره میتونم به عنوان دستیارم انتخابش کنم اما برا اینکه مطمئن شم باید چند روز تحت نظرم باشه تا ببینم کارش تا چ حدی خوبه