ای عشق لعنتی

ای عشق لعنتی
اینجا هنوز هم
((پاییز)) است
.
دود سیگار را مزه کردن
هوای آلوده اتاق را تنفس کردن
بوی بد ته سیگارها را، تحمل کردن
ای عشقِ لعنتی
.
"اینجا نفسها
کثیف تر از
هوایِ تهران است"
.
سیگار پشتِ سیگار
اِنکار پُشت انکار
اینجا هنوز هم
پاییز است؛
تبسمِ تلخ بالِش
گریه های بی موقع آینه
مرگِ ساعتِ دیواری
آلارم گوشخراش گوشی لعنتی
مرگِ لباس ها روی کف اتاق!
اینجا هنوز هم
پاییز است
قدم زدن های یکنفره
شبگردی های یکنفره
بغض های یکنفره
کافه گردی ها و قهوه های یکنفره
قرار های یکنفره!
بی هوده قدم زدن تو پیاده روها
الکی سوارِ مترو شدن
و الکی با تلفن حرف زدن
اینجا هنوز هم
بدترین فصل سال است
اینجا هنوز هم
پاییز است...
بدون امید، به خانه بازگشتن
چراغ ها را خاموش کردن
رویِ مبل لم دادن
بی حوصله تلویزیون نگاه کردن
شهرزاد را نگاه کردن!
بیهوده کانال عوض کردن!
و بیهوده سیگار کشیدن
باز هم
سیگار پشت سیگار
باز هم
انکار پشت انکار
.
تهران مشکی تر از دودِ سیگار
تهران تلختر از هر عصر جمعه
.
ای عشقِ لعنتی
اینجا شبی از شب هایِ پاییز است
مست کردن هایِ یکنفره
رانندگی در مستی
رد کردن چراغ قرمز ها
خنده هایِ دختر و پسری در ماشین کناری
احساسِ بد تنهایی را تحمل کردن
.
سیگار پشت سیگار
تنهایی پشت تنهایی
و انکار پشت انکار
.
ای عشقِ لعنتی من
اینجا هنوز هم پاییز است...



#سیامند_اصلانی