جان

#جان
خوب گوش کن
شعرهایم به خس خس افتاده است
هوس دیدنت که به سر میزند
هوس بوسیدنت
هیچ جای سالمی روی دیوار نمیگذارد
یاد نگاهی که روی سرم آوار میشود
ناخن هایی که زیر دندان فریاد بی تابی سر داده اند
استخوان هایی که نبودنت را درد میکشند
چشمانی که کاسه خون تحویل میدهند
فقط یک مفهوم را گواهی میکند...
این مرد به تو اعتیاد دارد!
بیا ببندش به تخت
کنارش دراز بکش
برایش قصه بگو
موهای پشت گردن اش را مرتب کن
لبهای ترک خورده اش را ببوس!
این روزها همه جا خبر از کشتار است
در فرانسه بمب گذاری میکنند
در ترکیه مترو را منفجر میکنند
در آمریکا تیر اندازی
رسم مهربانی رو به انقراض است
بیا و سوژه خبرگذاری ها را عوض کن
و تیتر روزنامه هایی باش که مینویسند
بانوی ایرانی با چشمان سیاه اش....
مردی در حال مرگ را جان بخشید.