من هم می میرم
من هم می میرم
اما نه مثل غلامعلی که از درخت به زیر افتاد
پس گاوان از گرسنگی ماغ کشیدند
و با غیض، ساقه های خشک را جویدند
چه کسی برای گاوها علوفه می ریزد؟
من هم می میرم
اما نه مثل گل بانو که سر زایمان مرد
پس صغری مادر برادر کوچکش شد
و مدرسه نرفت
چه کسی جاجیم می بافد؟
من هم می میرم
اما نه مثل حیدر که از کوه پرت شد
پس گرگ ها جشن گرفتند
و خدیجه بقچه های گل دوزی شده را
در ته صندوق ها پنهان کرد
چه کسی اسب های وحشی را رام می کند؟
اما نه مثل غلامعلی که از درخت به زیر افتاد
پس گاوان از گرسنگی ماغ کشیدند
و با غیض، ساقه های خشک را جویدند
چه کسی برای گاوها علوفه می ریزد؟
من هم می میرم
اما نه مثل گل بانو که سر زایمان مرد
پس صغری مادر برادر کوچکش شد
و مدرسه نرفت
چه کسی جاجیم می بافد؟
من هم می میرم
اما نه مثل حیدر که از کوه پرت شد
پس گرگ ها جشن گرفتند
و خدیجه بقچه های گل دوزی شده را
در ته صندوق ها پنهان کرد
چه کسی اسب های وحشی را رام می کند؟
۳۸۶
۲۹ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.