قلب شریف ترین بعد وجودی انسان به شمار می آید؛
قلب شریف ترین بعد وجودی انسان به شمار می آید؛
تا جایی که چیزی اشرف از آن نیست.
این شرافت برای کاری است که از قلب بر می آید،
و از هیچ بعدوجودی دیگر انسان حتی عقل ساخته نیست.
یعنی عقل نمی تواند کار قلب را انجام دهد و همین مساله باعث شرافت قلب بر آن شده است.
کار قلب "بینش" است و کار عقل "دانش".
بین بینش و دانش تفاوت است.
عقل نظری که از نظر ادراکات علمی، قوه دراکه ای مافوقش وجود ندارد، مفاهیم کلیه را ادراک نموده و از آنها نتیجه گیری می کند. این "دانش" است و به معنای بررسی کردن و نتیجه گیری کردن می باشد. عقل در برهان سازی مقدمات را می چیند و از آنها نتیجه گیری می کند و ما به این کار درک و دانش می گوییم.
اما کار قلب "بینش" است.
این کاری است که چیزی مافوق آن متصور نیست.
من گاهی در بحث هایم گفته ام که شنیدن غیر از چشیدن است.
عقل می شنود، ولی قلب، آن چه را که عقل شنیده، می چشد.
بنابر این قلب اشرف ابعاد وجودی انسان است؛
چون می تواند مافوق بینهایت و یا فوق تجرد را شهود کند و ببیند.
در حالی که عقل در همان محدوده تجرد، کار می کند و با هم سنخ خود، یعنی مجردات در ارتباط است.
اگر هم شنیده می شود که گاهی بزرگان می گویند "عقل ناقص است"، نقصش در اینجاست؛ وگرنه خود عقل کامل است و آنچه ناقص و محدود است کارکرد اوست. عقل کار خدش را می کند، اما در مقایسه با قلب، نقص دارد.
رسائل بندگی - رساله اول: دفتر دل، صفحه 41 و 42
از مباحث مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
تا جایی که چیزی اشرف از آن نیست.
این شرافت برای کاری است که از قلب بر می آید،
و از هیچ بعدوجودی دیگر انسان حتی عقل ساخته نیست.
یعنی عقل نمی تواند کار قلب را انجام دهد و همین مساله باعث شرافت قلب بر آن شده است.
کار قلب "بینش" است و کار عقل "دانش".
بین بینش و دانش تفاوت است.
عقل نظری که از نظر ادراکات علمی، قوه دراکه ای مافوقش وجود ندارد، مفاهیم کلیه را ادراک نموده و از آنها نتیجه گیری می کند. این "دانش" است و به معنای بررسی کردن و نتیجه گیری کردن می باشد. عقل در برهان سازی مقدمات را می چیند و از آنها نتیجه گیری می کند و ما به این کار درک و دانش می گوییم.
اما کار قلب "بینش" است.
این کاری است که چیزی مافوق آن متصور نیست.
من گاهی در بحث هایم گفته ام که شنیدن غیر از چشیدن است.
عقل می شنود، ولی قلب، آن چه را که عقل شنیده، می چشد.
بنابر این قلب اشرف ابعاد وجودی انسان است؛
چون می تواند مافوق بینهایت و یا فوق تجرد را شهود کند و ببیند.
در حالی که عقل در همان محدوده تجرد، کار می کند و با هم سنخ خود، یعنی مجردات در ارتباط است.
اگر هم شنیده می شود که گاهی بزرگان می گویند "عقل ناقص است"، نقصش در اینجاست؛ وگرنه خود عقل کامل است و آنچه ناقص و محدود است کارکرد اوست. عقل کار خدش را می کند، اما در مقایسه با قلب، نقص دارد.
رسائل بندگی - رساله اول: دفتر دل، صفحه 41 و 42
از مباحث مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
۱.۲k
۰۹ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.