پارت نهم
#پارت نهم
رُز:
رهام انقدر با بابا حرف زد ولی بابا رو حرفش بود می گفت نمی تونه تو روحاج احمدی نه بگه وبهش خیلی مدیونه از این گذشته بابا خیلی به امیر حسین علاقه داشت وایساده بودم پشت در رهام اومد بیرون ونگام کردوگفت : نخیر این بار قضیه جدیه
- در مورد درسم چی رهام می دونی که من چقدر دوست دارم زبان بخونم
رهام : میگه همینجا درس می خونی
- من قصد ازدواج ندارم
با بغض رفتم اتاقم ونشستم رو تخت شماره فاطی رو گرفتم جواب داد
فاطی : کجایی دختر از نگرانی مردم
- نگرانیت بی مورد نبود ...فاطی
فاطی : چی شده ؟!!! رُز؟!!!
- خواستگار میاد برام
فاطی : خوب نمی خوای بفرستش برای من
- از خدامه ولی این بار همه چی فرق داره
فاطی : کی هست ؟!
- امیر حسین پسر حاج احمدی
فاطی جیغی زد وگفت : دروغ نگو رُز امیر حسین ؟!
- اره چراجیغ می زنی
فاطی : باورم نمیشه امیر حسین خُل چل شده اومده واسه تولاغر مردنی
- خفه شو فاطی منو باش زنگ زدم با کی دردودل کنم
فاطی : اگه نظر می خوای بگو بله خره هر چی دختر تواین محل عاشق این امیر حسین هستن
- برو فاطی با این حرف زدنت مگه کیه که همه عاشقشن داداش خودم که ازش خوشگلتر وجذابتره
فاطی : اینکه اره ولی امیر حسین از نظر مالی وقیافه وجذابیت از خیلی ها سرتره اخرش که چی نباید شوهر کنی
- فاطی مگه چندسالمه همش ۱۸ سالمه می دونی که اولویت زندگیم درسمه انقدر معطل بابا موندم اجازه بده برم تهران ودرسمو بخونم حالا میگه نه ونه ونه تازه قول داده به حاج احمدی بداخلاق که من به پسرش بله میدم
رُز:
رهام انقدر با بابا حرف زد ولی بابا رو حرفش بود می گفت نمی تونه تو روحاج احمدی نه بگه وبهش خیلی مدیونه از این گذشته بابا خیلی به امیر حسین علاقه داشت وایساده بودم پشت در رهام اومد بیرون ونگام کردوگفت : نخیر این بار قضیه جدیه
- در مورد درسم چی رهام می دونی که من چقدر دوست دارم زبان بخونم
رهام : میگه همینجا درس می خونی
- من قصد ازدواج ندارم
با بغض رفتم اتاقم ونشستم رو تخت شماره فاطی رو گرفتم جواب داد
فاطی : کجایی دختر از نگرانی مردم
- نگرانیت بی مورد نبود ...فاطی
فاطی : چی شده ؟!!! رُز؟!!!
- خواستگار میاد برام
فاطی : خوب نمی خوای بفرستش برای من
- از خدامه ولی این بار همه چی فرق داره
فاطی : کی هست ؟!
- امیر حسین پسر حاج احمدی
فاطی جیغی زد وگفت : دروغ نگو رُز امیر حسین ؟!
- اره چراجیغ می زنی
فاطی : باورم نمیشه امیر حسین خُل چل شده اومده واسه تولاغر مردنی
- خفه شو فاطی منو باش زنگ زدم با کی دردودل کنم
فاطی : اگه نظر می خوای بگو بله خره هر چی دختر تواین محل عاشق این امیر حسین هستن
- برو فاطی با این حرف زدنت مگه کیه که همه عاشقشن داداش خودم که ازش خوشگلتر وجذابتره
فاطی : اینکه اره ولی امیر حسین از نظر مالی وقیافه وجذابیت از خیلی ها سرتره اخرش که چی نباید شوهر کنی
- فاطی مگه چندسالمه همش ۱۸ سالمه می دونی که اولویت زندگیم درسمه انقدر معطل بابا موندم اجازه بده برم تهران ودرسمو بخونم حالا میگه نه ونه ونه تازه قول داده به حاج احمدی بداخلاق که من به پسرش بله میدم
۷.۸k
۳۱ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.