شوتو
شوتو
اون صدای اکیکو بود
نه
لطفاً.. این کار رو با من نکن
حد اقل بهم زمان بده که باهاش کنار بیام خواهش میکنم
در رو باز کردم
اکیکو لخت بود و کیساکی هم روش خیمه زده بود . خیلی اعصابی شدم افتادم روش و تا میخورد زدمش
لباس اکیکو رو تنش کردم دستشو گرفتم و به سمت ماشین رفتم تو ماشین پرت کردمش پشت ماشین نشستم و راه افتادم به سمت خونه ام تو راه هیچ حرفی در و بدل نمی شد . رسیدیم دستشو گرفتم و برم تو اتاق انداختنش رو تخت و روش خیمه زدم
شوتو: چطور کسی میتونه زمانی که من تا الان فقط بوسیدمت بهت دست بزن این این ناعادلانست
به جای نیش روی گردنش نگاه کردم میشم رو درست همون جا فرو کردم و خونشو خوردم .
اکیکو با ناله که از دردی که تو گردنش بود گفت: م مگه مقصر منم اون
شوتو: نگذاشتم حرف بزنی چون فقط داری کار رو بد تر میکنی .
از اتاق بیرون رفتم و به سمت خونه مامانم رفتم
که بهش بگم اکیکو رو پیدا کردم . اهههه چرا خودمو گول میزدم میخواستم برم بیرون تا یکم فکرم آزاد بشه و برای معذرت خواهی یه چیزی برا اکیکو بگیرم .
اون صدای اکیکو بود
نه
لطفاً.. این کار رو با من نکن
حد اقل بهم زمان بده که باهاش کنار بیام خواهش میکنم
در رو باز کردم
اکیکو لخت بود و کیساکی هم روش خیمه زده بود . خیلی اعصابی شدم افتادم روش و تا میخورد زدمش
لباس اکیکو رو تنش کردم دستشو گرفتم و به سمت ماشین رفتم تو ماشین پرت کردمش پشت ماشین نشستم و راه افتادم به سمت خونه ام تو راه هیچ حرفی در و بدل نمی شد . رسیدیم دستشو گرفتم و برم تو اتاق انداختنش رو تخت و روش خیمه زدم
شوتو: چطور کسی میتونه زمانی که من تا الان فقط بوسیدمت بهت دست بزن این این ناعادلانست
به جای نیش روی گردنش نگاه کردم میشم رو درست همون جا فرو کردم و خونشو خوردم .
اکیکو با ناله که از دردی که تو گردنش بود گفت: م مگه مقصر منم اون
شوتو: نگذاشتم حرف بزنی چون فقط داری کار رو بد تر میکنی .
از اتاق بیرون رفتم و به سمت خونه مامانم رفتم
که بهش بگم اکیکو رو پیدا کردم . اهههه چرا خودمو گول میزدم میخواستم برم بیرون تا یکم فکرم آزاد بشه و برای معذرت خواهی یه چیزی برا اکیکو بگیرم .
۶۴۶
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.