...مازوخیسم من ...
پارت: 8
#تهیونگ
در حال قهوه درست کردن بودم که موبایلم زنگ خورد بیخیال کارم شدم و جواب دادم
پارکینگ رو دور زدم و از ساختمان بیرون اومدم که جونگکوک جواب داد
×تهیونگ من هنوز....
_شعر نگو ، لیان با اون مردتیکه چی بود اسمش؟ اوممم عا پارک چونسو قرار ملاقات گذاشته.
جونگکوک از پشت گوشی سوت بلندی کشید!
×جالب شد! تو کجا میری؟.
_میخام قرارشونو از دور ببینم و بفهمم درباره چی میخان ز//ر بزنن.
× ببین میتونی صداشونو ضبط کنی ، برای به دام انداختنش به مدرک هم احتیاج داریم.
_باشه ، ببینم چیکار میتونم بکنم.
به یک بیابان که فقط یک کارخونه چوب بری به چشم میخورد رسیدم
جای خوبی میتونه برای یک قرار مخفیانه باشه
دیدم که لیان از ماشینش پیاده شد و به سمت ماشین پارک چونسو رفت و سوار شد
چون ماشینم زیر درختان پر برگ پارک بود و برگ درخت ها بزرگ بود ماشین رو میپوشون و دیدی بهم نداشتن
از اون جایی که هنوز موفق نشدم بفهمم دارن درباره چه موضوعی صحبت میکنن اما موفق شدم چندتا عکس ازشون بندازم
به وقتش به پارک چونسو عم میرسم!
یکی یکی نگاهی به عکس های چاپ شده انداخت
×این مدارک خیلی سادن ، جوری که میشه لاپوشونیشون کرد ، به مدارک محکم تری نیاز داریم.
#ا.ت
+ولم کننن
.// ا.ت آروم باش ، پزشک هان.
÷ببندینش به تخ//ت تا معاینش کنم.
+ولم کنینننن.
بعد اینکه به تخ//ت بستنم
دکتر هان دست هاشو به علامت تسلیم بالا برد!
و با لحن آروم گفت
÷میخام معاینت کنم آروم باش
#ادمین_شارلوت
#تهیونگ
در حال قهوه درست کردن بودم که موبایلم زنگ خورد بیخیال کارم شدم و جواب دادم
پارکینگ رو دور زدم و از ساختمان بیرون اومدم که جونگکوک جواب داد
×تهیونگ من هنوز....
_شعر نگو ، لیان با اون مردتیکه چی بود اسمش؟ اوممم عا پارک چونسو قرار ملاقات گذاشته.
جونگکوک از پشت گوشی سوت بلندی کشید!
×جالب شد! تو کجا میری؟.
_میخام قرارشونو از دور ببینم و بفهمم درباره چی میخان ز//ر بزنن.
× ببین میتونی صداشونو ضبط کنی ، برای به دام انداختنش به مدرک هم احتیاج داریم.
_باشه ، ببینم چیکار میتونم بکنم.
به یک بیابان که فقط یک کارخونه چوب بری به چشم میخورد رسیدم
جای خوبی میتونه برای یک قرار مخفیانه باشه
دیدم که لیان از ماشینش پیاده شد و به سمت ماشین پارک چونسو رفت و سوار شد
چون ماشینم زیر درختان پر برگ پارک بود و برگ درخت ها بزرگ بود ماشین رو میپوشون و دیدی بهم نداشتن
از اون جایی که هنوز موفق نشدم بفهمم دارن درباره چه موضوعی صحبت میکنن اما موفق شدم چندتا عکس ازشون بندازم
به وقتش به پارک چونسو عم میرسم!
یکی یکی نگاهی به عکس های چاپ شده انداخت
×این مدارک خیلی سادن ، جوری که میشه لاپوشونیشون کرد ، به مدارک محکم تری نیاز داریم.
#ا.ت
+ولم کننن
.// ا.ت آروم باش ، پزشک هان.
÷ببندینش به تخ//ت تا معاینش کنم.
+ولم کنینننن.
بعد اینکه به تخ//ت بستنم
دکتر هان دست هاشو به علامت تسلیم بالا برد!
و با لحن آروم گفت
÷میخام معاینت کنم آروم باش
#ادمین_شارلوت
۳.۹k
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.