عشق بی پایان 🥂
#عشق_بی_پایان 🥂
#فصل_دوم
P²⁹
سریال که تموم شد من رفتم بیرون (خواهرم کوک میزاره تنها بری بیرون؟)
رفتم بیرون یه بادی به سرم بخوره
که تهیونگ رو دیدم
تهیونگ: سلام ا/ت خانوم
ا/ت: سلام تهیونگ چه خبرا
تهیونگ: هیچی خبری نیست انقدر کار دارم که نگو
ا/ت: عه اینقدر کار داری چرا اومدی بیرون؟
تهیونگ: اومدم یه چیزی بخرم برم
ا/ت: اها
تهیونگ: از جونگکوک چه خبر
ا/ت: خبری نیست انقدر این روزا سرش شلوغه که
تهیونگ: اوه، الان کجاست
ا/ت: الان خونه، استراحت داره میکنه
تهیونگ: درکش میکنم این روزا همه سرشون شلوغه
ا/ت: اره
تهیونگ: ا/ت!
ا/ت: بله
تهیونگ: میدونستی......
ا/ت: چیو؟
تهیونگ: ام هیچی ولش کن
ا/ت: وا خوب بگو
تهیونگ: نه ولش کن
ا/ت: بگو دیگه
تهیونگ: باشه میگم
ا/ت:.......
تهیونگ: میدونستی من.... خوناشامم
ا/ت:.....(تو شوک)
تهیونگ: ام ا/ت
ا/ت: ا.. ا.. ا امکان نداره دارین با من شوخی میکنین
🎈ساعت دوازده شب بود🎈
تهیونگ: نه راست میگم
ویو ا/ت
تو شوک خیلی زیادی بودم تا.........
#فصل_دوم
P²⁹
سریال که تموم شد من رفتم بیرون (خواهرم کوک میزاره تنها بری بیرون؟)
رفتم بیرون یه بادی به سرم بخوره
که تهیونگ رو دیدم
تهیونگ: سلام ا/ت خانوم
ا/ت: سلام تهیونگ چه خبرا
تهیونگ: هیچی خبری نیست انقدر کار دارم که نگو
ا/ت: عه اینقدر کار داری چرا اومدی بیرون؟
تهیونگ: اومدم یه چیزی بخرم برم
ا/ت: اها
تهیونگ: از جونگکوک چه خبر
ا/ت: خبری نیست انقدر این روزا سرش شلوغه که
تهیونگ: اوه، الان کجاست
ا/ت: الان خونه، استراحت داره میکنه
تهیونگ: درکش میکنم این روزا همه سرشون شلوغه
ا/ت: اره
تهیونگ: ا/ت!
ا/ت: بله
تهیونگ: میدونستی......
ا/ت: چیو؟
تهیونگ: ام هیچی ولش کن
ا/ت: وا خوب بگو
تهیونگ: نه ولش کن
ا/ت: بگو دیگه
تهیونگ: باشه میگم
ا/ت:.......
تهیونگ: میدونستی من.... خوناشامم
ا/ت:.....(تو شوک)
تهیونگ: ام ا/ت
ا/ت: ا.. ا.. ا امکان نداره دارین با من شوخی میکنین
🎈ساعت دوازده شب بود🎈
تهیونگ: نه راست میگم
ویو ا/ت
تو شوک خیلی زیادی بودم تا.........
۷۲.۳k
۱۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.