تک پارتی کوک³
مرسی از حمایت های جذابتون برای تک پارتی ها... هر چقدر بگید براتون مینویسم 🎈😂
روز خواستگاریته که...
کوک ویو
بلاخره میخوام به عشقم، ا/ت برسم... امیدوارم حسش بهم دوطرفه باشم.. براش سوپرایز دارم.. چون میخوام توی کنسرت ازش خواستگاری کنم.. به نظرم عالی و بی نظیر میشه و به پسرا هم گفتم که وقتی که داشت کنسرت تموم میشد برن
ا/ت ویو
امروز کوکی بهم زنگ زد گفت امروز کنسرت دارن و منم برام بلیط وی ای پی گرفته... کنسرتشون ساعت 8 شبه و من خیلی ذوق دارم.. ساعت 6 بود رفتم کار هامو کردم و یه لباس سفید ساده پوشیدم و راه افتادم (عکس ات با لباسش توی عکس هست) نشستم اونجا و برای کوک دست تکون دادم که اونم دست تکون داد
کنسرت داشت تموم میشد... که ید دفعه استیج خالی شد.. کسی نبود جز، کوک عاشقمون؛ (بابا بنازم)
_خب، ممنون از همگی که تا اینجا بودین (نفس نفس)
میخوام از یک نفر درخواست کنم که بیاد روی استیج، از خانمه... کیم ا/ت
ا/ ت ویو
چی؟ ودف؟ منو صدا زد؟ اما چرا؟ کلی سوال توی ذهنم بود.. اما پاشدم و رفتم روی استیج که همه شروع به دست زدن شدن... که ناگهان کوک زانو زد و یک جعبه ی انگشتر از جیبش در اورد
_ کیم ا/ت... ایا میتونم تورو ماله خودم بکنم؟ میتونی خورشید من توی روز های تاریکم بشی؟ ایا... قبول میکنی؟
+ب.. ب.. بلهه...!
الن چند سال از اون موقع میگذره و الان یه فرشته کوچلو به اسم جئون یوکو بینشون زندگی میکنه..
بلاخره یه تک پارتی شاد... 😂
روز خواستگاریته که...
کوک ویو
بلاخره میخوام به عشقم، ا/ت برسم... امیدوارم حسش بهم دوطرفه باشم.. براش سوپرایز دارم.. چون میخوام توی کنسرت ازش خواستگاری کنم.. به نظرم عالی و بی نظیر میشه و به پسرا هم گفتم که وقتی که داشت کنسرت تموم میشد برن
ا/ت ویو
امروز کوکی بهم زنگ زد گفت امروز کنسرت دارن و منم برام بلیط وی ای پی گرفته... کنسرتشون ساعت 8 شبه و من خیلی ذوق دارم.. ساعت 6 بود رفتم کار هامو کردم و یه لباس سفید ساده پوشیدم و راه افتادم (عکس ات با لباسش توی عکس هست) نشستم اونجا و برای کوک دست تکون دادم که اونم دست تکون داد
کنسرت داشت تموم میشد... که ید دفعه استیج خالی شد.. کسی نبود جز، کوک عاشقمون؛ (بابا بنازم)
_خب، ممنون از همگی که تا اینجا بودین (نفس نفس)
میخوام از یک نفر درخواست کنم که بیاد روی استیج، از خانمه... کیم ا/ت
ا/ ت ویو
چی؟ ودف؟ منو صدا زد؟ اما چرا؟ کلی سوال توی ذهنم بود.. اما پاشدم و رفتم روی استیج که همه شروع به دست زدن شدن... که ناگهان کوک زانو زد و یک جعبه ی انگشتر از جیبش در اورد
_ کیم ا/ت... ایا میتونم تورو ماله خودم بکنم؟ میتونی خورشید من توی روز های تاریکم بشی؟ ایا... قبول میکنی؟
+ب.. ب.. بلهه...!
الن چند سال از اون موقع میگذره و الان یه فرشته کوچلو به اسم جئون یوکو بینشون زندگی میکنه..
بلاخره یه تک پارتی شاد... 😂
۸.۴k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.