عشق واقعی
عشق واقعی
پارت ۳
با جونگ کوک رفتیم داخل جنگل چرخ زدیم داشتیم با جونگ کوک راه میرفتیم که از داخل تنه درخت صدایی امد و من ترسیدم
♡:(جیغ)
√: چیشده خب بیا چکاپ کنیم
♡: ببباشع
√: ترسو
♡: من ترسو نیستم😟
√: اخی باشه اذیتت نمی کنم
رفتین با جونگ کوک تنه رو زد کنار که یه خرگوش پرید بیرون
♡:(جیغغغغغغغ)
√: یا خداا این دیگه چی بود؟
♡: اعه خرگوشع که
√: پس چرا جیغ کشیدی
♡: فکر کنم بخاطر سریع پرید ترسیدم. بریم؟
√: باشع
با کوک برگشتیم پیش بقیه
♡√: سلام به همگی
بچه ها و معلم: سلام برید بخابید چون فردا قراره بریم اینجا بگردیم هرکی با هم گروهی خودش میره. باشع؟
بچه ها: باشه
رفتیم با جونگ کوک داخل چادر دراز کشیدیم
ویو ات:
صداهای خیلی ترسناکی میومد من خیلی ترسیده بودم جونگ کوک رو بغل کردم و بعد خوابیدم
پارت ۳
با جونگ کوک رفتیم داخل جنگل چرخ زدیم داشتیم با جونگ کوک راه میرفتیم که از داخل تنه درخت صدایی امد و من ترسیدم
♡:(جیغ)
√: چیشده خب بیا چکاپ کنیم
♡: ببباشع
√: ترسو
♡: من ترسو نیستم😟
√: اخی باشه اذیتت نمی کنم
رفتین با جونگ کوک تنه رو زد کنار که یه خرگوش پرید بیرون
♡:(جیغغغغغغغ)
√: یا خداا این دیگه چی بود؟
♡: اعه خرگوشع که
√: پس چرا جیغ کشیدی
♡: فکر کنم بخاطر سریع پرید ترسیدم. بریم؟
√: باشع
با کوک برگشتیم پیش بقیه
♡√: سلام به همگی
بچه ها و معلم: سلام برید بخابید چون فردا قراره بریم اینجا بگردیم هرکی با هم گروهی خودش میره. باشع؟
بچه ها: باشه
رفتیم با جونگ کوک داخل چادر دراز کشیدیم
ویو ات:
صداهای خیلی ترسناکی میومد من خیلی ترسیده بودم جونگ کوک رو بغل کردم و بعد خوابیدم
۴.۲k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.